با سلام خدمت دوستان عزیز،
بعد از چند روز سرماخوردگی شدید دوباره در خدمتتان هستم با مسألهی دیگری از سلسله مسائل هر روز یک مسألهی حسابان». سومین مسألهی حسابان را خدمتتان ارائه میکنم.
در نهایت از تمام دوستان عزیزی که در قالب پیامهای خصوصی پر از مهرشان پیگیر مسائل بودند، خیلی متشکرم. و هم دعای خیری که بعد از مطلع شدن از سرماخوردگی من ارسال داشتهاید حتماً مؤثر بوده است. صمیمیانه متشکرم. از این میزان استقبال از مسائل واقعاً مرا دلگرم کرد.
باشد که هر کدام از ما منشاء خیر باشیم.
سلام و صد سلام دوستان عزیز،
شمارهی پنجم از سلسله مسائل هر روز یک مسألهی حسابان» را خدمتتان ارائه میکنم، امیدوارم از حل کردنش چیز تازهای بیاموزید و هم اینکه لذت ببرید. حل کردن هر مسألهی ریاضی توأم با یادگیری چیزی جدید است. یادگیری و کشف یکی از لذت بخشترین فعالیتهای بشری است، تا حدی که افراد بعد از مدتی به آن لذت» معتاد خواهند شد.
فرهنگ و اندیشۀ ریاضی، نشریۀ علمی – ترویجی
انجمن ریاضی ایران است و هدف از انتشار آن، معرفی شاخههای گوناگون علوم ریاضی، فرهنگ، تاریخ و فلسفۀ ریاضی در سطحی است که برای دانشجویان، دبیران ریاضی، اعضای هیأت علمی گروههای ریاضی دانشگاهها و پژوهشگاهها و سایر علاقهمندان به ریاضی قابل استفاده باشد. فرهنگ و اندیشۀ ریاضی از مقالات در زمینههای ریاضیات محض، ریاضیات کاربردی، تدریس، یادگیری و آموزش ریاضیات، تاریخ و فلسفۀ ریاضی، علوم کامپیوتر، فیزیک نظری و کاربردهای ریاضیات در علوم دیگر استقبال میکند. فرهنگ و اندیشۀ ریاضی هر سال در 4 شماره (بهصورت فصلی) منتشر و برای اعضای حقیقی و حقوقی و مشترکین انجمن ریاضی ایران ارسال میگردد. شمارههای قبلی مجله در دبیرخانۀ انجمن ریاضی ایران موجود است.» به نقل از
سامانه فرهنگ و اندیشه ریاضی
شماره جاری: دوره 37، شماره 63، پاییز و زمستان 1397 را از این
لینک دریافت کنید.
با سلام خدمت دوستان عزیز،
بعد از چند روز سرماخوردگی شدید دوباره در خدمتتان هستم با مسألهی دیگری از سلسله مسائل هر روز یک مسألهی حسابان». سومین مسألهی حسابان را خدمتتان ارائه میکنم.
در نهایت از تمام دوستان عزیزی که در قالب پیامهای خصوصی پر از مهرشان پیگیر مسائل بودند، خیلی متشکرم. و هم دعای خیری که بعد از مطلع شدن از سرماخوردگی من ارسال داشتهاید حتماً مؤثر بوده است. صمیمیانه متشکرم. از این میزان استقبال از مسائل واقعاً مرا دلگرم کرد.
باشد که هر کدام از ما منشاء خیر باشیم.
هر روز یک مسألهی ریاضی حل کنید.
اگر برای مدت طولانی روی مسألهای تمرکز کنید و نتوانید آن را حل کنید و سپس به راه حل آن مراجعه کنید (و نه بلافاصله) به دلیل همان تمرکز آنچه را که میآموزید در شما درونی میشود. لذا قبل از اینکه راه حل این مسائل روزانهی حسابان منتشر شود، روی آنها فکر کنید و ببنید آیا میتوانید هر کدام را با روش خودتان حل کنید؛ یا اینکه اصلاً بعضی را با چند روش حل کنید؟
و اینک مسألهی شمارهی 2 در سلسله مسائل هر روز یک مسألهی حسابان»
دوستانی (چه در بلاگ چه در شبکههای اجتماعی) پیام دادهاند و از اینکه انتگرال را نمیآموزند گله کردهاند. پاسخ همهی این دوستان را از طریق همان پلتفرمها دادهایم، اما با توجه به اینکه این مسأله به نوعی دغدغهی عمومی فراگیران ریاضی محسوب میشود، لذا بر آن شدیم تا آن را به صورت یک مقالهی جدا با ذکر جزئیات بیشتر در اینجا منتشر کنیم. امید است که مفید باشد.
آموزش انتگرال در نظام آموزشی ما از بد حادثه در زمانی صورت میگیرد که با توجه به شرایط تمام مبحث با عجله تدریس میشود. در دورهی پیشدانشگاهی (الان سال چهارم) تدریس این مبحث در آخرین ماه سال انجام تحصیلی میشود. در ترم یک دانشگاه بعد از اینکه قسمت زیادی از ترم به مباحث مشتق و کاربرد مشتق پرداخته شد، در حالی به مبحث انتگرال میرسیم که زمانی تا امتحانات نمانده است. انتگرال یکی از آسانترین مباحث ریاضی است که میتوان آن را آموخت. در مقایسه با دیگر مباحث ریاضی، معلومات پیشنیاز خیلی کمی لازم دارد. و در عین حال کاربردهای فراوانی در مباحث مختلف مهندسی، اقتصاد و آمار دارد. کسی که انتگرال را خوب یاد بگیرد تقریباً تمام درسهای بعدی ریاضی و مهندسی را نیز به راحتی خواهد آموخت.
ادامه مطلب
در سلسله مطالبی تحت عنوان هر روز یک مسألهی حسابان»، به صورت روزانه یک مسألهی حسابان را در اینجا با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. دوستان علاقهمند میتوانند آنها را حل کرده و از آن عکس گرفته و در قسمت کامنتها به اشتراک بگذارن.
هر مسأله به دلیلی انتخاب شده است و حاوی نکتهای است. لذا حل کردن آن برای هیچ کس خالی از لطف نخواهد بود. این مسائل همانطور که از طراحی آنها مشخص است ابتدا در وبلاگ تخصصی ریاضی من به زبان انگلیسی (به نام
Mathpresso) منتشر شدهاند. به دلیل استقبال خیلی خوبی که از این طرح روزی یک مسأله صورت گرفت؛ به فکر افتادم که همانها را در این جا و برای علاقهمندان فارسی زبان هم منتشر کنم.
به زودی راه حل تمام این مسائل و تعداد زیادی مسألهی دیگر در قالب جزوههای موضوعی حسابان در اختیار دوستان قرار خواهد گرفت.
با احترام
برای دوستانی که هر بار با شنیدن خبر دیوارکشی در طول خط مرزی آمریکا و مکزیک ریز ریز میخندند و فکر میکنند آقای دانلد ترامپ این کار را به سرانجام خواهند رساند، چند نکته قابل ذکر است:
به نظر شما این چنین دیواری با این اهمیت امنیتی، در طی چندسال و با چه میزان هزینه مالی و با به کارگیری چه تعداد نیروی کاری به سرانجام خواهد رسید؟
به نظر من چنین پروژهایی فقط سنگ بزرگ نشانهی نزدن است»، نیست؛ بلکه چون این سنگ نزدنی است بهانهی خوبی است برای لوطی خور کردن بودجهی بزرگی که الان کسی حواسش به آن نیست.
تعداد مسألههای روزانه حسابان» به 15 تا رسید. استقبال در دنیای انگلیسی زبان (شامل همهی کشورها نه فقط کشورهای انگلوساکسون) به قدری زیاد بوده است که به فکر این افتادهام که مجموعهای از مسائل نکتهدار را به همراه راهحلها و نکتههای آموزشی به فرمت پی دی اف تألیف کنم و بر روی وب قرار بدهم. منتظر نسخهی فارسی هم باشید.
ادامه مطلب
طبق ایمیلی که اخیراً به دست تمام کاربران گوگل پلاس رسیده است، این شبکهی اجتماعی از دوم فوریه سال 2019 رفته رفته و در روندی چندماهه برای همیشه خاموش خواهد شد. از اعضای این شبکهی اجتماعی خواسته شده است تا اطلاعات خود را از روی این شبکهی اجتماعی بردارند.
در متن ایمیل شرکت گوگل اینگونه توضیح داده شده است:
به دلیل استفاده خیلی کم از این شبکهی اجتماعی و همچنین نظر به اینکه درگیر و دار این هستیم که محصول بهتری ارائه دهیم تا نیازها و انتظارات مخاطبان ما را بهتر فراهم کند، لذا این سرویس را به زودی از دسترس خارج خواهیم نمود.
در متن ایمیل همچنین به طور کامل توضیح داده شده است که افراد با توجه به شرایط خود چگونه اطلاعات خود را از روی این شبکهی اجتماعی دانلود نمایند.
ادامه مطلب
برتراند آرتور ویلیام راسل (زادهی ۱۸ می ۱۸۷۲ – درگذشتهی ۲ فوریه ۱۹۷۰). ریاضیدان، منطقدان و فیلسوف بریتانیایی بود که آثارش در مورد تحلیل منطقی، فسلفهی قرن بیستم را تحت تاثیر قرار داد. برتراند راسل که موفق به کسب جایزهی نوبل نیز شد، در گفتاری کوتاه با عنوان چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم؟»، به روشنی به آسیب شناسی آفات تعصب، جزم و جمود، پیشداوری و …. در باورهای آدمی میپردازد. برای پرهیز از انواع عقاید احمقانهای که نوع بشر مستعد آن است، نیازی به نبوغ فوق بشری نیست. چند قاعدهی ساده شما را اگر نه از همه خطاها، دست کم از خطاهای ابلهانه بازمیدارد.
ادامه مطلب
امروزه وبلاگنویسی به قدری متداول شده است که دیگر مردم، مثل سابق، هیچگاه وقت کافی برای خواندن همه پستهای جدیدی که بر روی وبلاگها قرار میگیرند، ندارند. طبق آنچه وبلاگنویس مشهور و تأثیرگذار نِیل پتل (Neil Patel) عنوان میکند از هر 10 نفر بازدیدکننده 8 نفر تنها عنوان مطالب وبلاگ شما را مرور میکنند و فقط دو نفر بر روی مطلبی خاص کلیک خواهند کرد. بنابراین باید به این اندیشید که چگونه میتوان تعداد خوانندگان وبلاگ را افزایش داد. چرا که صرف تعداد بازدیدهایی که بر روی وبلاگ شما انجام میشود به این معنا نیست که نوشتههای شما به دقت خوانده شدهاند. در اینجا به مرور بعضی نکات میپردازیم که میتواند به من و شمای وبلاگنویس در این زمینه کمک کند.
ادامه مطلب
یادگیری کودکان وقتی به بهترین شکل اتفاق میافتد که با بدن خود درگیر جهان خارج شوند
امروزه روز، تمام ابعاد زندگی ما با اینترنت عجین شده است. حتی میتوان گفت دیگر تقریباً هیچ کاری را نمیتوان بدون اینترنت انجام داد. در این میان اما، مانند هر مخلوق بشری دیگری، اینترنت هم محل بحث دارد که آیا تمام کارکردهای آن مفید هستند؟ آیا باید از ورود آن در هر قسمت از زندگی فردی و اجتماعی خود استقبال کنیم؟ مهمتر از آن وسایلی هستند که با آنها اینترنت را دریافت میکنیم. به این بهانه که اینترنت همه جا نیاز است، کامپیوترهای شخصی، تبلتها، لپتاپها و گوشیهای تلفن همراه همه جا با ما هستند. البته همهی ما میدانیم که تنها کارکرد این وسایل دریافت اینترنت نیست، آنها کارکردهای مثبت و منفی دیگری نیز دارند.
ادامه مطلب
همه توافق داریم که بشر روزگاری غارنشین بوده است. اما اغلب فکر میکنیم این دوران غارنشینی خیلی زود و در همان عنفوان جوانی تمدن پایان یافته است. در واقع همگان بیرون آمدن فیزیکی بشر از درون غار و پا بر روی زمان نهادن وی و شروع زندگی در محیط بیرون، ابتدا به صورت کوچ از نقطهای به نقطهای دیگر و به مناسبت فصلهای سال و نیازهای بشر و سپس به صورت یکجا نشینی در کنارهی رودهای پر آب و زمینهای حاصلخیز مانند سرزمین میان دو رود را نشانه پایان دوران غارنشینی و آغاز تمدن بشر میدانند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
فرقی نمیکند سال نو میلادی باشد یا سال نو خورشیدی، فرقی نمیکند شب چله باشد یا جشن هالووین، فرقی نمیکند ولنتاین باشد یا جشن اسپندارمزگان. در هر صورت حجم زیادی عکس و نوشته و کپشن در شبکههای اجتماعی منتشر میکنیم. چند نکته در این خصوص قابل ذکر است:
چیزی که ایرانی نیست، بنا بر دلیلی تاریخی ایرانی نیست! بنا به تصویب و تصمیم کسی ایرانی با غیر ایرانی نشده است. لذا خیلی خنده دار است که به زور میخواهیم کریسمس را جشن بگیرم و خوشحال باشیم. اینکه آداب و سنن دیگر ملتها برای ما قابل احترام باشد، یا اینکه در کشوری غربی زندگی کنیم و بنا بر اقتضای محیطی که در آن زندگی میکنیم با شادی مردم آن سرزمین همراه و همدل باشیم، البته که بحث متفاوتی دارد. اما این اجبار به جا انداختن چیزی که متعلق به فرهنگ و تاریخ ایران نیست صرفاً یک لجبازی تهی از تفکر است.
ادامه مطلب
درس ریاضی عمومی چیزی نیست که کسی آن را تجربه نکرده باشد. مگر دانشجویان رشتههای زبان خارجه یا حقوق یا ادبیات یا چنین رشتههایی. ولی بقیهی دانشجویان دانشگاه، اعم از علوم پایه، فنی مهندسی، کشاورزی و بهداشت، اقتصاد، مدیریت، حسابداری و حتی جامعهشناسی و روانشناسی حتماً یکی دو درس در این زمینه داشتهاند. محتوای ریاضیات عمومی بسته به رشتهی تحصیلی، چیزهایی مختلفی میتواند باشد. ولی هر چه باشد در یک نگاه ساده، هر درس ریاضی عمومی بر مبنای گلچینی از مباحثی نوشته شده است که در رشته ریاضیات به نام ریاضیات 1 و 2 و 3 و به ارزش هر کدام 4 واحد تدریس میشود.
ادامه مطلب
یکی از آروزهای من این است که روزی برسد که ما ایرانیها وقتی کاری انجام میدهیم خودمان صفت حرفهای را به خودمان نچسپانیم. به این کلمه حساسیت پیدا کردهام از بس همه خودشان به خودشان حرفهای میگویند. خودشان محصولاتشان را حرفهای مینامند!
از این دست کلمات که به صورت کلیشهای برای هر چیزی به کار میرود: حرفهای، تکنولوژی روز دنیا، مدرن، اینها جدیده .
حالم از کلمات کلیشهای به هم میخورد.
با سلام عزیزان همراه
روز جمعه در ایران تعطیل است. گاهی آن را آدینه هم مینامند. معنی آدینه را نمیدانم. چندباری هم که جستجو کردهام چیزی نیافتهام. ولی به نظر میرسد جمعه از ریشه جَمَعَ باشد و معنای دور هم جمع شدن را برساند. هر چه باشد، روز جمعه روز فراغت از کار است. روز بیرون رفتن، یا در خانه کسی و یا کسانی را مهمان داشتن است. جمعه خیلی ساده میتواند جمع سادهی اعضای خانواده باشد.
امروزه به دلایل زیادی رفتار مردم در قبال روز تعطیل به طور کامل تغییر کرده است. روزهای تطعیل وماً دید و بازدیدی در کار نیست. حتی مثل آن روزها هم نیست که همهی اعضای خانواده از ساعت 4 بعد از ظهر به بعد چشم بدوزند به صفحهی تلویزیونهای سیاه و سفید تا فیلم سینمایی هفته را با هم مشاهده کنند. خیلی از ما در تنهایی خود، سر را به گوشیهای تلفن همراه فرو میبریم و به اسکرول کردن صفحات شبکههای اجتماعی مشغول میشویم.
شاید مقصر بعضی از ما هم هستیم که تولید محتوا نکردهایم و جوانان جستجوگر در خلاء محتوا جور دیگری رشد کردهاند!
ادامه مطلب
غربت تلخ و گزنده است. به قول آن بندهی خدایی که میگفت: نان غربت چقدر تلخ است! هوای غربت چقدر سنگین است!». مهاجرت به دایرهای میماند که آنهایی که درونش هستند آروز دارند به بیرون آن بروند، و آنانی که به بیرون از دایره قدم گذاشتهاند دوست دارند داخل میبودند. مهاجرت عمدتاً در سن و سالی رخ میدهد که تو کودکی و نوجوانیات را پشت سر گذاشتهای و دوستانِ همبازی و همدرس زیادی فراهم کردهای. خاطرات زیادی از زیست بودم خود داری. به زبان مادریات اُخت شدهای و با آن هزاران شوخی و طنز بلدی. در اطرافت کسانی داری که با یک جمله برایت کاری میکنند. و در چنین شرایطی وقتی پای به کشور بیگانه میگذاری متوجه میشوی آنها قبلاً بازیهای کودکیشان را کردهاند و دوستهای خود را یافتهاند، به زبان خود، به شوخیهای خود و به آدمهای شبیه خود بیشتر اُخت هستند. شاید چند وقت اول شاد باشی، شاید چند ماه اول خیلیها برایت وقت بگذارند؛ اما چون نیک بنگری همهی آنهایی که جلای وطن کردهاند در دل غمی دارند.
ادامه مطلب
دوستان سلام،
امیدوارم در هر حالی که هستید خوب و خرم باشید. در کمال صحت و سلامت و در کنار عزیزانتون با ثبات قدم به سمت هدفهاتون در حرکت باشید. عزیزانِ دل از تون میخوام که در لحظههای شیرین یادگیری و همچنین در لحظههای خوش در کنار هم بودن که توأم است با خندههای پر از انرژیتون، ما رو هم از یاد نبرید. زندگی شاید همین لحظههای یادگرفتن و کشف کردن باشه. زندگی شاید همین لحظهای به یاد هم بودن باشه. زندگی شاید همین خندههای گاهگاهی و قهقهه آمیز باشه. پس امیدوارم همیشه در حال یاد گرفتن باشید و همیشه لبخند بزنید. خندهاتون رو با دوستان و عزیزانتون قسمت کنید. و هیچ گاه با غم و اندوه و حسرت، این عمر کوتاه پرشتاب رو تباه نکنید.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
مجموعه داستان حسن محمودی داستان محکوم به اعدام تبرئه شده ای است که بارها تا پای چوبه دار رفت و سر آخر بخت با او یار بود که زنده بماند اما همچنان نگران چهارده سالگی دختران دیگر است. سومین مجموعه داستان حسن محمودی با عنوان از چهارده سالگی می ترسم» که داستان های آن را در فاصله سال های 81 به این سو نوشته شده است از سوی نشر چشمه منتشر شد.
مجموعه داستان از چهارده سالگی می ترسم» شامل داستان های با نام های قول و قرار»، صبر ایوب»، ناخن ها و آوازها»، ناخن و دودها»، سی در»، خیانت»، نفرین عشق»، از چهارده سالگی می ترسم»، دیشب در باران گم شدیم» و پله هایی که بالا نرفتم» است. بلندترین داستان این مجموعه صبر ایوب» نام دارد و یک داستان 70 صفحه ای درباره جنگ ایران عراق و حواشی آن است.
ادامه مطلب
نوشتهای که میخوانید از وبلاگ دکتر مصطفی حسینی نقل شده است. این نوشته ابتدا در https://alhosseini.org/ منتشر شده است. سپس ایشان در حساب کاربری ویرگول» آن را باز نشر داده است. نوشته را همانگونه که هست بدون کوچکترین تغییری در این جا نقل میکنیم. امید که از خواندن آن نهایت استفاده را ببرید.
وقتی در ایرانی خیلی از اینها را شاید درک نکنی و این جوی که درست شده که حتما باید بریم خارج» درس بخونیم همه را گرفته است. و خودمان هم در درست کردن این جو قطعا نقش داشته ایم. ولی وظیفه اخلاقی همه دوستانی که آنجا و اینجا هستند این است که همانطور که اخبار مثبت را راجع به خودشان منتشر می کنند، معایب و مشکلات را هم بگویند تا خدای نکرده بچه هایی که می خواهند تصمیم به رفتن از ایران بگیرند در تصمیم خود دچار تورش نشوند. من به هرکس که درباره رفتن می پرسد می گویم برای کوتاه مدت برو، مثلا یک دوره مستر، در یک دانشگاه خوب برو، اگر دوست داشتی آنجا را آنوقت دکتری بخوان. به نظرم این بهترین حالت است. هم تجربه آنجا را می کنید و هم با اطلاعات بیشتر راجع به ادامه تحصیل یا برگشت تصمیم می گیرید.»
ادامه مطلب
حتماً شما هم با آدمهایی مواجه شدهاید که یا از سؤال پرسیدن میترسند، یا خجالت میکشند و یا آن را خلاف غرور و شأن خود میدانند. هر چه که هست، این که از دیگران سؤال نپرسیم یک اشتباه بزرگ است. چه بسا مشکلات کوچکی که به سادگی حل میشوند ولی با نپرسیدن و درون ریزی، تبدیل به مسائل لاینحل زندگی ما شوند، و چه بسا مسائل بزرگ بشری که توسط افرادی حل شدهاند که خصلت پرسشگری داشتهاند و برای آن خصلت خود ارزش قائل بودهاند. پرسیدن کلید در دانایی است. باید در کنار فکر کردن مستقل، سؤال هم پرسید. هر چند که افرادی اخلاق بِده-بستان علمی ندارند و افرادی به خاطر کنجکاوی و پرسشگری، شما را تمسخر خواهند کرد؛ اما این ها اصل مسأله را تغییر نمیدهد. بپرسید و البته فکر کنید و مطالعه کنید و پاسخ پرسشهایتان را بیابید.
من آدم لیوان بازی هستم. هرجا که لیوانی ببینم که ازش خوشم بیاید، حتماً میگیرماش. فکرم هم در آن لحظات کار نمیکند و ممکن است هر مقدار پولی را بابت لیوان پرداخت کنم.
یک بار لیوانی را به قیمت 35000 تومان از متروی تهران خریدم که چون خیلی خیلی ازش خوشم آمد، برای دوستم هم که پیشاش میرفتم، یکی دیگر به هدیه بردم. ولی کمتر از یک ماه بعد همان لیوان را بندهی خدایی کنار خیابان ولی عصر تهران بساط کرده بود و 15000 تومان میداد. از همین طریق یک کلکسیون از لیوانهای ریز و درشتی با طرحها و رنگها و البته کاربردهای متفاوتی فراهم کردهام.
ادامه مطلب
این مطلب از وبسایت آقای فرشید پاکذات انتخاب شده و عیناً در این جا نقل میشود. حتی عکسها از ایشان است. امید که لذت ببرید.
با توجه به شرایط امروز جامعه ایران، همه باید این قاتل رو الگوی خودمون قرار بدیم. شرایط زندگی و پیشرفت در ایران سخت شده. خیلیها اعتقاد دارند که توی ایران نمیشه پیشرفت کرد. از یک طرف شرایط اقتصادی، از یک طرف مشکلات و موانعی که قوانین بوجود میارن. از یک جهت مدیریت ضعیف و تحریمهای خارجی و. . دلایل زیادی هست برای اینکه بگیم توی ایران نمیشه پیشرفت کرد.
اما آیا این شرایط از زندگی در یک سلول انفرادی با حکم حبس ابد هم سختتر و محدودتره؟ در این نوشته با رابرت استراد آشنا میشید تا جواب این سوال رو پیدا کنید.
در این نوشته با مردی آشنا میشید که شاید زندگیش نوع نگاه شما به زندگی و حتی کل زندگیتون رو تغییر بده. این مرد رابرت استراد، یک قاتل محکوم به حبس ابد هست.
ادامه مطلب
زنده یاد محمد نمازی فرزند حاج محمد حسن تاجر نمازی از تاجران موفق و از خانوادههای خوشنام و بزرگ شیرازی بود. وی در کودکی به خارج از کشور رفت و در سال 1323 شمسی در بحبوحهی جنگ جهانی دوم، پس از مراجعت به کشور و مشاهدهی اوضاع نابسامان مردم شیراز که از درد و رنج بیماریهای لاعلاج و فراگیر در عذاب بودند، تمامی هم و غم خود را برای ایجاد مرکزی طبی و بهداشتی برای درمان مردم فقیر و ناتوان به کار برد. شادروان نمازی، پس از م با اهل فن به این نتیجه رسید که بیشتر امراض و بیماریهای شایع به دلیل دسترسی نداشتن به آب آشامیدنی سالم و بهداشتی است. در آن زمان امراض گوناگونی نظیر حصبه و وبا جان بسیاری از مردم شهر شیراز و دیگر نقاط ایران را میگرفت و اکثر قریب به اتفاق پزشکان یکی از راههای عمدهی درمان این بیماریها و ریشه کن ساختن آنها را تصفیه و سالمسازی آب شرب مردم میدانستند.
ادامه مطلب
چرا با اینکه رضاشاه و آتاتورک در تقریباً همزمان بر سر کار آمده و میتوان گفت که رویکرد اعتقادی یکسانی در امور کشورداری، خصوصاً، غربیسازی کشور داشتند؛ در عمل اما، دستادورهای این دو تفاوتهای زیادی دارد. در مقالهی زیر که به تازگی منتشر شده به خوبی به این موضوع پرداخته شده است. نکات حایز اهمیتی را در مقاله خواهید یافت که هم برایتان تازگی دارد و هم دلایل بنیادی تمام تحولات (مثبت و منفی) جامعهی ایران سالهای بعد را نیز به خوبی درخواهید یافت.
نویسنده: حمید نساج، استادیار علوم ی دانشگاه اصفهان
چکیده:
سدهی بیستم شـاهد پیـدایش دولـتهـای شـبه مـدرن در دو کشـور ایـران و ترکیـه بـود. مصـطفی کمـال آتاتورک پس از انحلال امپراطوری عثمانی، اقدامات وسیعی را در زمینهی نوسازی توأم بـا دیـنزدایـی آغاز کرد. در ایران نیز رضاخان میرپنج پس از انقراض قاجاریه، راه نوسازی را در غربـی سـازی یافـت. تاریخ روابط خارجی میان دو کشور و بـه خصـوص سـفر تـاریخی رضاشـاه بـه ترکیـه نیـز پیونـد نظـری رویکرد دو زمامدار را عمیقتر سـاخت و رضاشـاه در پیگیـری ـت غربـی سـازی و بـه ویـژه کشـف حجاب مصممتر شد. اما علیرغم شباهت رویکرد نظـری، مقایسـهی اقـدامات غربـی سـازی رضاشـاه و آتاتورک نشان میدهد که تفاوت بسیار زیادی در شدت و تنوع این اقدامات وجود دارد. حذف سلسله مراتب مذهبی، انحلال مدارس دینی و دادگـاههـای شـرع، تعطیـل خانقـاههـا، منـع بـه کـارگیری علائـم مذهبی، تدوین قانون مدنی اروپایی و ضداسلام، تغییر الفباء، اام به قرائت نماز، قرآن و اذان به ترکی و تغییر تعطیلی از جمعه به یکشنبه از جمله اقداماتی بود که توسط آتاتورک صـورت پـذیرفت، ولـی در ایران انجام نشد. همچنین نوع مقاومت در برابر غربی سـازی متفـاوت بـود. بسـیج اجتمـاعی فراگیـری در توصیف کند مذهب و سازمان ت» است. علاوه بر این، فقدان سنّت اندیشـهای عمیـق در ترکیـه، همجواری ترکیه با غرب، وجود دیوانسالاری قوی به جا مانده از امپراطـوری عثمـانی و تهدیـد مرزهـای ترکیه توسط یونانیها از دیگر عوامل مؤثر به شمار میآید. در این پژوهش از رویکرد تحلیل تاریخی و روش تحقیق مقایسهای استفاده شده است.
کلیدواژهها:
ایران؛ ترکیه؛ رضاشاه؛ آتاتورک؛ غربی سازی؛ نوسازی؛ مذهب؛ اسلام؛ روح
لینک مقاله: (
PDF) - متن بر روی سایت (
HTML)
دوستان و عزیزان همراه سلام،
در دو روز گذشته مسألههای شمارهی 7 و 8 از سلسله مسائل هر روز یک مسألهی حسابان» رو خدمتتون تقدیم کردیم. امروز نهمین مسأله رو به شما بزرگواران ارائه میدهیم.
چرا ما همه عمر خود را هدر میدهیم؟ چرا این قدر فقیر هستیم؟ منتشر شد.
شنبه روزی که هرگز نخواهد آمد خدمتتان ارائه شد.
هر وقت صحبت از شخصی مانند دانلد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده (یا مشابه آن محمود رئیس جمهور سابق ایران، مارین لوپن کاندیدای پای ثابت جبههی ملی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و .) به میان میآید، خیلی کم پیش میآید که اظهار نظرها از دو حالت طرفداری توأم با تعصب یا نقد همراه با خشم خارج باشد. یک نکته قابل توجه در این خصوص این است که معمولاً به گونهای از شخصی مانند ترامپ سخن به میان میآوریم که گویی او تنها کسی که است که چنین میاندیشد و همو است که با زور و اجبار و بدون مخالفت جامهی عمل به تن افکار خود میپوشاند. در مقالهی که اخیراً به قلم حنیف غفاری در تهران تایمز به چاپ رسیده، در کنار پرداختن به گفتهها و موضعگیریهای اخیر دانلد ترامپ در سفر به انگلستان و دیدار و گفتگوهای وی با ترزا می نخست وزیر انگلستان، نویسنده به آماری اشاره میکند که جای بسی تأمل دارد: بر مبنای نظرسنجی دانشگاه کوئینی پیاک 49% مردم آمریکا معتقدند که دانلد ترامپ فردی نژادپرست است و در مقابل 47% درصد مردم معتقد بودهاند که رئیس جمهورشان فرد نژادپرستی نیست.
ادامه مطلب
امروزه دیگر کسی نمیتواند تواناییهای ن را در علوم و مهندسی انکار کند. لااقل با صدای بلند این کار را نخواهد کرد. آنها از خیلی از ما بهتر ظاهر شدهاند. یادمان باشد. لااقل من یکی خیلی مفتخرم که اولین برندهی ایرانی جایزه فیلدز در جهان، یک زن بود. اگر قرار باشد از این به بعد جایزهای در این ابعاد به دانشمندان ایرانی اهدا شود، آنها خود را دنباله رو یک زن خواهند دانست. همانگونه که ما رشد خود را مدیون مادرانمان هستیم، در اینجا هم روح نه انسان است که برای ما منبع الهام و الگو خواهد بود.
بگذریم. علیرغم اینکه ما با افت و خیزهای فراوان در طول تاریخ زنها را پس راندهایم و آنها در طول زمان، اما بی توقف و بدون ذرهای شک، به تلاش خود برای احقاق حقوق خود پرداختهاند و در بسیاری از زمینهها کارهای بزرگی کردهاند، هنوز اما، راه بسیاری تا برابری جنسیتی داریم. این نابرابری گاهی برآمده از کلیشههای فکری است که خیلی از ما، چه زن و چه مرد، بدانها دچاریم. یکی از این کلیشهها که بسی بی اساس است میگوید که زن و مرد توانایی یکسانی در یادگیری ریاضیات ندارند. متاسفانه وقتی فکر میکنید که نمیتوانید ریاضیات را بیاموزید یا تحت تأثیر کلیشههای حاکم بر جامعه از ریاضیات خوشتان نمیآید و قبل از تجربه واقعی آن، آن را در ذهن خود مورد قضاوت قرار دادهاید، در عمل هم ریاضیات را نمیآموزید و مرتب از آن دوری میکنید. و این دوری کردن و انجام ندادن باعث ضعف مهارتهای حل مسأله خواهد شد، که این هم به نوع خود باعث تقویت این انگاره میشود که شما در ریاضیات ضعیف هستید و بالذات توانایی یادگیری آن را ندارید.
در مقالهی زیر که در شمارهی هفتم آگوست سال 2018 رومهی نیویورک تایمز چاپ شده است، به تفصیل به این موضوع پرداخته شده است. نویسندهی مقاله خانم باربارا اُکلی (Barbara Oakley) خود استاد دانشگاه در مهندسی و نویسندهی کتابهایی در زمینهی یادگیری است. از شما دعوت میکنم آن را با دقت بخوانید. در انتها متذکر میشوم که به دلیل نداشتن وقت نمیتوانم تمام مقالاتی را که میخوانم و مفید مییابم را ترجمه کنم، لذا از دوستانی که وقت، دقت و حوصلهی کافی دارند استدعا دارم اصل این مقاله را ترجمه نمایند. در همین وبلاگ با نام آنها منتشر خواهیم ساخت.
ادامه مطلب
هارولد بلوم / ترجمه: بهار فرد
راسکلنیکف دانشجوی ملولی است که خیال کشتن پیرزن رباخوار را در سر دارد. فانتاسماگوریای (فانوس خیال) او زمانی به حقیقت میپیوندد که نه فقط پیرزن بلکه خواهر ناتنی نیمهدیوانه پیرزن را هم به قتل میرساند. پس از آن، بخش اعظم سرنوشت راسکلنیکف به مواجهه او با سه کاراکتر اصلی رمان وابسته است. اولین، سونیاست، فرشته جوان پرهیزگاری که خویشتن را قربانی کرده تا زندگی خواهر و برادر بینوایش را تامین کند. کاراکتر بعدی پارفیری پترویچ است، بازرس هوشمندی که سرِ حوصله خواهان قصاص راسکلنیکف است. سومی؛ سویدریگایلف است که از همه جذابتر است. او بنای یادبود باشکوهی از نفسگرایی نهیلیستی و شهوت سرد و بیروح است.
ادامه مطلب
این خبر را با دقت بخوانید: درسی که از سفرنامههای اینشتین میگیریم: نژادپرست بود
زمانی معتقد بودند که وای بر جامعهای که قهرمان نداشته باشد! این جمله که برآمده از تفکر هرمی قدرت بود و ریشه در اخلاق پدرسالاری بشر داشت، تا مدتها و زمانها، جملهی موجه و معقولی مینمود.
ادامه مطلب
نخستین ابهامی که دربارهی عربی بودن خط ما بر اندیشهی کنجکاوان میگذرد، که چگونه ایرانیان در کشور پهناور خود، چندین گونه خط و گویش بومی داشتهاند، یکباره خطی از بیابانهای تفته و میان قبائل فاقد مدنیت، وام گرفته و به جای خط کهن خود به کاربردهاند؟
ادامه مطلب
دوستانی که به مارک تواین علاقه دارند میتوانند اینجا کلمات قصار مارک تواین رو مطالعه کنند:
http://www.twainquotes.com/index.html
Now if you or any other really intelligent person were arranging the fairnesses and justices between man and woman, you give the man a one-fiftieth interest in one woman, and the woman a harem.
- Letters from the Earth
Mark Twain statue, Trinity Park,
Fort Worth, Texas
Photo by Barbara Schmidt © 2010
روبن مارتینز:
با یک کارت کتابخانه بیش از گواهینامهی رانندگی میتوانید به جلو حرکت کنید.
هرتا مولر:
عادتها میتوانند انسان را نابود کنند، کافیست انسان به گرسنگی و رنج بردن عادت کند به زیر ستم بودن، تا دیگر هرگز به رهایی فکر نکند و ترجیح بدهد در بند بماند.
رالف والدو امرسون:
اگر کسی را دیدید که درک و فهمی فراتر از حد متعارف داشت، حتما از او بپرسید که چه کتاب هایی میخواند.
آبراهام لینکلن:
کسی که بسیار میخواند و میداند، اما به هر دلیل وارد مبارزه برای آزادی نمیشود، مانند فروشگاهی بزرگ است که در ورودی آن نوشته باشند: تعطیل است»!
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به بهانه چاپ تازهترین رمان خانم اکرم پدارم نیا با ایشان مصاحبهای داشتهاند که خواندن آن را برای دوستداران ادبیات داستانی لازم میدانم. نکاتی در این گفتگو هست که لازم است خیلی از ما به آن توجه کنیم. چه کسی که مینویسد و چه کسی که میخواند. چه آنکه به کتاب گرایش دارد به هر حال به درد اندیشیدن دچار است و آدم متفکر باید از کلیشهها و تفکرات تکراری برهد! مصاحبه را با دقت بخوانیم.
ستاره گویی همان پرسش فوکو را مطرح میکند و شخصیتهای دیگر داستان را وامیدارد که در خلوتگاه خود از خودشان بپرسند: آیا من بهنجارم؟»
مجید صابری: زمستان تپههای سوم» تازهترین رمان اکرم پدرامنیا است که برههای از تاریخ معاصر ایران را به تصویر و نقد میکشد. به مناسبت انتشار این رمان با پدرامنیا به گفتوگو نشستهایم.
ادامه مطلب
باب سجر (Bob Seger) یکی از ستارههای کلاسیک راک است که کارهای ارزنده و ماندگاری دارد. ولی متاسفانه در ایران کمتر شناخته شده است.
یکی از بهترین کارهایش که بارها هم کاور شد"Turn the page" محصول 1998 است. معروفترین کاورش (از اثر اصلی هم معروفتر) توسط گروه متالیکا در سال 2004 باز-اجرا شد و تبدیل به یکی از موفقترین کارهای این گروه شد تاجایی که حتی بعضی این کارو متعلق به گروه متالیکا میدانند! البته آهنگسازی زیبا، اجرای فوق العاده و کلیپ بسیار متفاوت و جنجالیش (به نسبت آن سالها) قابل توجه است.
ادامه مطلب
این مطلب را دقیقاً همانگونه که در بخش فارسی رادیو فرانسه متشر شده، اینجا میآورم. خواندن آن برای تقریباً نیمی از مردم ایران لازم و ضرروی است. نظرات شخصی من بر این نوشته و مطالبی در این خصوص بماند برای فرصتی بهتر. با هم این مطالب را با دقت بخوانیم:
بقلم ناصر اعتمادی منتشر شده در 05-10-2015 روزآمد شده در 05-10-2015 ساعت 18:07
ادامه مطلب
مارسل گشه و آلن بدیو
نوشتۀ ناصر اعتمادی
کتاب "چه باید کرد؟" با عنوان فرعی "گفتگو دربارۀ کمونیسم و سرمایه داری و آیندۀ دموکراسی" حاصل مجادلات دو متفکر معاصر فرانسوی "آلن بدیو" و "مارسل گُشه" است که به تازگی در 157 صفحه توسط انتشارات "فلسفه" در فرانسه منتشر *شده است.
کتاب شامل هشت فصل، یک مقدمه و یک نتیجه گیری است که طی آن دو فیسلوف فرانسوی سیر تحول ی و فکری و همچنین چگونگی آشنایی شان را با کمونیسم و افکار مارکس توضیح می دهند و سپس با تشریح وضعیت سرمایه داری معاصر طرح ها و فرضیات شان را دربارۀ نحوۀ خروج از سرمایه داری جهانی شده و گذار به جامعه ای دیگرپیش می نهند.
در فصل نخست کتاب "مارسل گُشه" از جمله نخستین همراهان "کورنلیوس کاستوریادیس" و "کلود لوفر" طی سال های دهۀ 1960 در نشریۀ معروف "سوسیالیسم یا بربریت" شرح می دهد که چگونه او در ادامۀ تأملات اش در خصوص مدرنیته و طرح "خودفرمانی" ("اتونومی")رفته رفته از مارکسیسم فاصله گرفت و به نوعی سوسیالیسم دموکراتیک تمایل پیدا کرد، در حالی که "آلن بدیو" بر گذار خود از "سوسیالیسم" یا "سوسیال دموکراسی" به "کمونیسم" از اواخر دهۀ 1960 تأکید می ورزد.
ادامه مطلب
این ویدئو از سلسله ویدئوهای دکتر ایمان فانی است، توصیه میکنم با دقت ببینید: اندیشه پاسکال، فیلسوف، مخترع و ریاضیدان فرانسوی
اگر این ویدئو را از طریق لینک بالا دریافت نمیکنید، آن را مستقیماً از این لینک دریافت نمائید: دیدن در آپارات
اکثر آدمها خواهان داشتن درآمد زیاد هستند ولی
این پاراگراف را بخوانید:
یکی از بزرگترین مشکلات افرادی که درآمد پایین دارند این است که که هرگز مهارت های کافی و خاص کسب نکرده اند. به همین دلیل مزیت رقابتی ندارند و قاعدتا درآمدشان پایین است. خودتو رو بگذار جای مدیر یک شرکت معتبر. حتما می دانی با یک آگهی استخدام، چند صد رزومه دریافت می کنی که تقریبا ٩٨٪ نوشته ها یکسان است. این ٩٨٪ در همه چیز معمولی هستند. لیسانس یا فوق لیسانس یک رشته معمولی از یک دانشگاه معمولی دارند. کامپیوتر و زبان انگلیسی را معمولی بلدند. مثل آدم های معمولی جامعه، تلویزیون می بینند و دایماً مشغول چک کردن موبایل هستند.»
اگر به اندازه کافی این مطلب شما را به اصل مسأله آگاه کرده است یک سر به این سایت بزنید: مطالعهی شریف
تشنگی پیرمرد ۷۸ ساله به نام جمعه در خواندن کتابها در کتاب فروشیهای پل سرخ در غرب کابل نظر همه را جلب کرده. او میگوید:”در زمانهای ما نه کتاب بود و نه کتابچه و قلم، نه مکتب بود و نه جای درستی که مردم بچهها و دخترهایشان را در آنجا بفرستند تا سواد یاد بگیرند.”
ادامه مطلب
در جدیدترین شمارهی نشریهی Notices از سلسله نشریات انجمن ریاضی آمریکا، مقالهای ویژه به منظور یادبود ریاضیدان فقید ایرانی خانم مریم میرزاخانی به چاپ رسیده است. این مقاله به زبان انگلیسی است و البته مطابق تمام مقالات ویژهی این نشریه کمی طولانی.
در هر شماره از این نشریه مقالهای ویژه به زندگی و کارهای یک ریاضیدان شهیر میپردازد که معمولاً هر کدام از این مقالهها مجموعهای نقل قول از همکاران و دانشجویان وی میباشد. از طریق لینک زیر میتوانید فایل این مقاله را به فرمت پیدیاف دریافت نمائید:
بنا بر آنچه تهران تایمز در شمارهی 10 سپتامبر 2018 اعلام کرده است، شکاف تحصیلی بین مردان و ن در ایران در حال کاهش است. این رقم که 4 دههی گذشته رقمی بالغ بر 40 درصد بوده امروزه به کمتر از 12 درصد رسیده است. یعنی در حال حاضر تعداد ن تنها 12 درصد کمتر از تعداد مردان باسواد جامعه است. همچنین در این نوشته اذعان شده است که تعداد ن بیسواد در ایران رقم 1.800.00 نفر است. با توجه به اینکه نسبت تعداد ن بیسواد به تعداد بیسوادان در وسعت جهانی 2 به 3 است، یعنی از هر سه نفر انسان بیسواد در جهان، دو نفر آنان ن هستند؛ لذا میتوان گفت در خصوص پر کردن شکاف تحصیلی بین مردان و ن، جامعهی ایران وضعیت خوبی دارد.
ادامه مطلب
این داستان را از این جهت اینجا و در این وبلاگ ذکر میکنیم که نمونهی بارز یک طنز ساده و روان است کمه ضمن اشارات مستقیمی که به موضوعات مبتلابه جوامع دارد اما به دلیل مهارت نویسنده شکل داستانی خود را حفظ کرده است و خواننده را تا به انتها به همراه خود میکشد. نکتهی دیگر، بیزمان و بیمکان بودن داستان است. این یک نکتهی قوت محسوب میشود چرا که وقتی راجع به زمان و مکان خاصی مینویسید، در این صورت نوشتهی شما بیشتر روح ژورنالیستی دارد و تو گویی گزارشی است و یا تحلیلی است در یکی از صفحات داخلی یک رومهی همان جامعه و مایِ خواننده الان داریم یک آرشیو از رومههای آن زمان را ورق میزنیم. این دو به این دلیل مهم با هم فرق دارند.
ادامه مطلب
یعقوب یسنا دوستی فیسبوکی است از اهالی دوست داشتنی افغانستان. در یکی از پستهای خود داستانی ذکر کرده بر پایه واقعیت که خیلی تاسف برانگیر و البته تأمل برانگیز است. در اینجا مطلب را بدون کم و کاست ذکر میکنم و امیدوارم مایهی تفکری باشد برای آنان که دوست دارند نظر و سلیقه خود را به دیگران تحمیل کنند:
این پل در دره ما است. پل گلخمار نام دارد. 40 سال میشود که بهاین نام مسما شدهاست. گلخمار نام دختری بود. پدرش هنوز زنده است. شاید هشتاد سال، بیشتر داشتهباشد. پدرش، گلخمار را بهپسر کاکایش میخواهد بدهد. اما گلخمار پسر کاکای پدرشرا نمیخواستهاست. قرار بوده که فردا گلخمار را نکاح کنند. میگویند گلخمار لباس سرخ، شلوار (ازار) سفید و چادر سبز میپوشد؛ مایه خوشحالی پدر و خانواده میشود که گلخمار بهعروسی خوش است، اما گلخمار تصمیمش را گرفتهاست. بهار بوده، موقع آبخیزی رود. گلخمار سر همین پل میرود و خود را به دریا پرتاب میکند. چند روز بعد تن گلخمار را از دریا بیرون میکنند. بعد از آن اتفاق این پل که دوطرف رود را بهم وصل میکند بنام گلخمار مسما شدهاست. مردانیکه همسال گلخمار استند، گلخمار را خیلی دختر زیبا و قشنگ توصیف میکنند و تاسف میخورند؛ هنوز گلخمار را بهیاد میآورند که چگونه ترانههای محلی زمزمه میکرده و در این دره، بزها و گوسپندهای پدرشرا میچراندهاست و در دل این دره تازه بهجوانی رسیده بوده؛ 16 سال بیشتر نداشته که از خیر زندگی برای ازدواج ناخواسته میگذرد.
عکس دره گل خمار
پاشو برویم این اطراف دوری بزنیم. مهم نیست چه ساعت روز است و هوا چطور است و نمیدانم باد چه قدر تند و سرد است و فلان و بیسار. برویم و بگذاریم کمی از این حالت تکراری خارج شویم. کمی خلاف همیشه باشیم. و کمی از همه چیزهای مزاحم اطراف دور شویم تا بتوانیم روی فکرهای اصلیمان و هدفهای اصلیمان متمرکز شویم. کمی خودمان باشیم و بگذاریم طبیعت ما را در آغوش خود محکم بفشارد.
مشاهده دختران سودانی که عمل ختنه ای ده چندان وحشیانه تر از عمل دختران مصری را به خود دیده بودند ، مرا سخت به وحشت انداخت . در مصر به قطع کلیتوریس اکتفا میکنند و معمولا تمام ان را هم بر نمی دارند . اما در سودان، عمل ختنه قطع کامل تمامی ارگان های تناسلی بیرونی را در بر میگیرد. انها علاوه بر قطع کلیتوریس ، دو لب بزرگ بیرونی ، و دو لب کوچک درونی را نیز قطع میکنند .تنها دهانه بیرونی مجرای تناسلی انها از اسیب در امان می ماند، البته ان هم بعد از دوختن چند بخیه اضافی، و تنگ کردن ان پس از اتمام عمل ختنه به حدی که خروج خون حیض عملی باشد. نتیجتا در شب ازدواج لازم خواهد شد که با چاقوی جراحی و یا قیچی معمولی ، یک یا هر دو انتهای دهانه مزبور شکافته شود و راه دخول باز گردد. به هنگام طلاق دهانه بیرونی مجرای زن یکبار دیگر دوخته می شود تا مانع روابط جنسی او در اینده گردد. گشایش دهانه مزبور تنها در صورت ازدواج مجدد زن مجاز خواهد شد.»
ادامه مطلب
ادبیات اقلیت ـ روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ نشستی با موضوع ادبیات داستانی معاصر روس با حضور خانم دکتر یوگِنیا نیکیتنکو، پژوهشگر روس و جمعی از داستاننویسان و علاقه مندان ادبیات داستانی در شهر کتاب قم برگزار شد.
این مطلب به صورت یک فایل ورد روی سیستم ذخیره بود. امروز نگاهی بهش انداختم، ابتدا فکر کردم تاریخ برگزاری این نشست مربوط به سال 96 باشد ولی وقتی جستجو کردم و لینک اصلی مطلب را یافتم، متوجه شدم که در واقع تاریخ آن سال 1395 است. به هر حال برای دوستداران ادبیات خالی از لطف نیست که نگاهی دوباره به این گفتگو بیاندازند. خاصه کسی مثل من که ادبیات روس را دوست دارد.
ادامه مطلب
تلویزیونی را در نظر بگیرید که تمام طول ۲۴ ساعت شبانه روز روشن است؛ و بدون توقف، برنامه هایی را پخش می کند که هیچ کدام جدید نیستند. خیلی از برنامه های آن هم محتویایی منفی دارند و سالهای سال است که بی کم و کاست تکرار می شوند. گاهی از مناظر و مکانهایی برنامه پخش می کند که یا به کلی از بین رفته اند و یا آنقدر تغییر کرده اند که دیگر مثل روز اول نیستند. گاهی از آدمهایی برنامه پخش می شود که یا مرده اند و یا سالهای سال است که کسی از آنها خبری ندارد. این تلویزیون خبرهایی پخش میکند که در دنیای واقعی اتفاق نیفتاده اند؛ و پیش بینی هایی را ارائه میدهد که هیچ ربطی به واقعیتهای دنیای بیرون ندارند. و با همه این ضعفها، هم کسی برنامه های تلویزیون را به روز نمیکند و هم اینکه تمام زندگی صاحبخانه را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع باید گفت این تلویزیون است که صاحبخانه را هدایت میکند. آیا دوست دارید به جای این صاحبخانه باشید و به سبک او زندگی کنید؟ و بر مبنای تلویزیونی چنین ناکارآمد و سراسر دروغ و منفی بافی، برای اتفاقات مهم زندگی خود تصمیم بگیرید؟ پاسخ همه ما به این پرسش یک نه» قاطع است. اما خبر نداریم که هر کدام از ما یکی از همین صاحبخانه ها هستیم و یکی از این تلویزیون ها داریم. آن تلویزیون مغز» ماست و آن برنامه ها تصاویر ذهنی» ما هستند.
ادامه مطلب
مصاحبه هولگر دامبِک با گونتر تسیکلر، استاد ریاضیات / ترجمه: فرهاد سلمانیان
این خبر را شنیدهایم: کوچر بیرکار، استاد ریاضی در کمبریج، زاده شده در مریوان، برنده جایزه پرافتخار فیلد” شده است. در ویدئوی زیر که در معرفی اوست، مهاجر ریاضیدان» (معنای اسم کردی او) از علاقهاش به ریاضی میگوید. اما مگر میتوان به ریاضیات علاقهمند بود؟
رشتهی ریاضی را عموماً خستهکننده میدانند. اما باید پای صحبت اهل فن نشست تا دریافت ریاضیات چقدر جذاب و شورانگیز است. شاید این شور را حس کرده باشید، وقتی که به راه حل مسئلهای دست یافتهاید. هر چه مسئله پیچیدهتر، درگیری با آن شورانگیزتر.
گونتر تسیکلر (Günter Ziegler) استاد پرآوازه ریاضیات در برلین، در مصاحبهای که اشپیگل” با او کرده شرح میدهد که چرا ریاضیات او را به وجد میآورد. این هندسهدان در مصاحبهای با هفتهنامهی اشپیگل» توضیح میدهد که یک برهان هوشمندانهی ریاضی چه ویژگیای دارد.
ادامه مطلب
اقتصاددانی که بحران ارزی امروز ترکیه را پیشبینی کرده بود!
بحران مالی و اقتصادی کنونی لیر ترکیه برای بیشتر تحلیلگران و کارشناسان غیرمنتظره بود و همین وقوع ناگهانی سرمایه گذاران را نگران کرد و به ایجاد آشفتگی در بازارها منجر شد. اما تیم لی در سال ۲۰۱۱ درباره وقوع چنین مشکلی در ترکیه هشدار داده بود. اگرچه عمدتا این پیش بینی لی» نادیده گرفته شد، اما اکنون با توجه به بحران لیر در ترکیه و آشفتگی ناشی از آن در بازارهای نوظهور، اروپا و آمریکا، دیگر وقوع آن چندان دور از ذهن به نظر نمی رسد.
ادامه مطلب
نویسندگان خبرنگار
طبق نظرسنجیها، رومهنگاری و خبرنگاری یکی از سختترین شغلهای جهان است. از سوی دیگر علاوه بر سختی، رومهنگاران و خبرنگاران به خاطر درگیری با اخبار ناگوار، بیش از بقیه مردم در معرض افسردگی و مشکلات روحی هستند. اما هر چه باشد روزی یک نویسنده، رومهنگار، پژوهشگر یا .، الهامبخش ما بوده و با آثارش ما را تحت تأثیر خود قرار داده است. به همین خاطر به مناسبت 17 مرداد، روز خبرنگار، بهتر است به احترام آنان که لذت زندگی نصیب خودشان نشد اما ما را به لذت رساندند کلاه از سر برداریم و دستاوردهایشان را مرور کنیم.
ادامه مطلب
بچه که بودیم (یعنی مثلاً من کلاس دوم – سوم ابتدایی بودم) یکی از سرگرمیهای ما (گروهی از بچههای هم سن و سال که معمولاً در چشم بزرگترها همردیف اشرار و یا اراذل و اوباش قلمداد میشدیم. رهبر گروه و مقصر اصلی فجایع:من!) رفتن به دشت پت و پهن اطراف روستا، خصوصاً در فصل بهار، بود. از آنجایی که ما اکثراً ساکن شهر بودیم، این دشت همیشه برای ما تازگی خاص خودش را داشت. چیزی که همیشه برای من جالب بود
ادامه مطلب
در سالهای ۱۷- ۱۹۱۶ سایهٔ تفکرات وودرو ویلسون رئیسجمهور آمریکا با طرح چهارده مادهای خود بر آمال استعماری لوید جورج در خاورمیانه افتاد؛ نخستوزیر پروتستان بریتانیا که با تمام قوا برای شکلگیری کشوری در ارض موعود، یهودیان را مصممتر و همپیمان با خود کرد.
اشغال فلسطین توسط صهیونیستها موضوعی است که بخش مهمی از تاریخ جهان را به خود مشغول کرده و مضمون اصلی بسیاری از کتابهایی است که به تاریخ خاورمیانه اختصاص داده شده است. صلحی که همه صلحها را بر باد داد» یکی از تازهترین کتابهایی است که با محوریت قرار دادن فروپاشی امپراتوری عثمانی به شکلگیری تفکر صهیونیسم پرداخته است. دیوید فرامکین، نویسنده این کتاب که نامزد جایزه پولیتزر هم بوده، با اشاره به چگونگی باز شدن پای قدرتهای بزرگ جهانی به خاورمیانه به بهانه نفت، معتقد است رقابت میان این دولتها برای کسب منافع، فروپاشی مرد بیمار آسیا یعنی امپراتوری عثمانی را سریعتر کرد.
ادامه مطلب
محمد صالمصلحیان (استاد گروه ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد)
علیاصغر مولوی (استاد گروه فیزیک دانشگاه حکیم سبزواری)
این مقاله حاصل تجربه مشترک مؤلفان بهعنوان پژوهشگران دانشگاه کارلستد سوئد، مؤسسه آمار دهلی نو، دانشگاه تریسته ایتالیا، دانشگاه لیدز انگلستان، مرکز بینالمللی فیزیک نظری ICTP ایتالیا و مؤسسه تحقیقات در علوم ریاضی ژاپن است.
دیشب به دیار فرنگ وارد شدم و امروز با اشتیاق به مرکز تحقیقات بینالمللی (پژوهشگاه)، رفتم. درختان سر به فلک کشیده و تنومند، از قدمت این مکان سخن میگفتند: بیش از ٥٠ سال سابقه خدمت به پژوهشگران. در ساختمان اصلی به اتاق ثبتنام رفتم. خانمی پس از احوالپرسی نام کوچکم را پرسید. آن را در رایانهاش وارد کرد و سپس نام خانوادگیم را بر زبان آورد و گفت منتظرتان بودیم، خوش آمدید! سپس از صفحات گذرنامهام اسکن گرفت و از کشوی میزش یک کارت شناسایی که قبلا نامم بر آن چاپ شده بود و کلیدی که شماره اتاق کارم روی آن نقش بسته بود، به همراه پسورد ورود به کامپیوتر را به من داد و گفت که اتاق و کامپیوتر شما آماده است. یادآور شد که با کارت شناسایی که حاوی تراشه الکترونیکی کوچکی است، میتوان هر موقع شبانهروز به ساختمان پژوهشگاه و اتاق کار وارد شد. سپس اطلاعات اعضای خانوادهام را وارد و بیمهنامه پزشکی رایگان آنها را نیز برای تمام دوره حضور در پژوهشگاه پرینت گرفت و تحویل داد. جعبه پستیام را که در اطاق عمومی (شامل تلویزیون و مبلمان راحتی) بود، نشان داد و گفت که یک کیف حاوی کتابچه راهنمای پژوهشگاه در آن قرار داده شده است.
ادامه مطلب
نویسنده: محمدرضا رضایی
دکتر هاشم رفیعی تبار» از سرآمدان فناوری نانو در سطح جهان است. وی متولد ١٣٢٧ در تهران است و در رشته فیزیک ذرات بنیادی تحصیل کرده است. او لیسانس فیزیک و فوق لیسانس فیزیک هسته ای و دکترای فیزیک نظری ذرات بنیادی را از انگلستان دریافت کرد. وی تاکنون سمت های بسیاری داشته است؛ ازجمله: استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، ریاست پژوهشکده علوم نانو در پژوهشگاه دانش های بنیادی (IPM)، رئیس بخش علوم نانو دانشگاه گرینویچ انگلستان، استاد مدعو دانشگاه توهوکو (ژاپن) و محقق ارشد دانشگاه آکسفورد انگلستان. از فعالیت های علمی وی می توان به چاپ بیش از ٧٠ مقاله علمی در پنج حوزه متفاوت فیزیک و تالیف اولین کتاب در فیزیک محاسباتی نانولوله های کربنی به زبان انگلیسی اشاره کرد که در موسسه انتشارات دانشگاه کمبریج انگلستان نوامبر سال ٢٠٠٧ منتشر شد و به چاپ رسید. وی پژوهشگر برتر نانوفناوری در سال ١٣٨٥ است و در ششمین دوره چهره های ماندگار برگزیده شده است. نقش و جایگاه علوم نانو و اهمیت آن و همچنین ارتباط علوم با یکدیگر، موضوع محوری گفت وگوی ما با این استاد فناوری نانو است.
ادامه مطلب
محمدرضا شعبانعلی را دوستی به من معرفی کرد و گفت وبسایتی دارد که مطالب مفید و سازندهای برای آنهایی که در جستجوی رشد فردی هستند ارائه میدهد. مدت زیادی از آن زمان میگذرد و من بیشتر و بیشتر با محمدرضا شعبانعلی آشنا شدهام. فردی است خودساخته و سازنده. وبسایتش منبع آموزشهای زیادی است که درصد زیادی از آن به صورت رایگان ارائه میشود. فرمت کار هم جدی است! از نصیحت و جملات ادبی و . هم خبری نیست. اگر یک ایدهی کاری دارید که نمیدانید چگونه باید آن را به مرحله سوددهی برسانید. اگر کاری را راه اندازی کردهاید و میخواهید آن را گسترش دهید. اگر فکر میکنید نیاز به شنیدن حرفهای آموزنده و شخصیت ساز دارید، اگر فکر میکنید باید مهارتهای مذاکره و گفتگو یا بازرایابی و . در خود پرورش دهید و در یک کلام اگر از وضعیت کنونی خود چندان رضایت خاطر ندارید و به موفقیت و پیروزی فکر میکنید حتماً به این سایت سر بزنید و از همین امروز آن را جزو اصلی ترین منابع مطالعاتی خود قرار دهید. آن را اولین سایتی در نظر بگیرید که قرار است هر روز صبح به آن مراجعه کرده و چیزی مطالعه کنید. او خودش را اینگونه معرفی میکند:
ادامه مطلب
ساختار ذهن هم مانند بر و بازو است که با پرورش و تمرین قوی میشود. اگر ذهن را تربیت نکنیم و اگر روی مهارتهای ذهنی و منطقی خود کار نکنیم نه تنها قویتر نمیشود که هر روز ضعیفتر و ضعیفتر هم میشود. فکر کردن روش خاص خودش را دارد. هر چه به ذهن خطور کرد وماً فکر کردن نیست. استدلال کردن و به نتیجهی درست رسیدن روش علمی دارد و باید آن را آموزش دید. جدای از اینکه باید بیاموزیم چگونه باید اندیشید»، به چه باید اندیشید» را هم باید آموخت.
ادامه مطلب
این مطلب از سایت فرادید انتخاب شده است. مسئولیت صحت مطالب به عهدهی فرادید است و بازنشر آن در اینجاً صرفاً به خاطر اهمیت موضوع بوده و نه تأئید محتوای آن.
فرادید:
بریتانیا فیلمی کوتاه از سفر یکی از کارمندانش به ایران در ۷۵ سال پیش را منتشر کرد. به گزارش فرادید، اخیرا انجمن جغرافیایی سلطنتی و انستیتوی فیلم بریتانیا، بیش از صد فیلم تاریخی را رقمی (دیجیتالی) کردهاند در بین این فیلمها، فیلمی کوتاه ۱۷ دقیقهای به نام کویته-دامغان وجود دارد که ایرانِ ۷۵ سال پیش را به تصویر میکشد.
ادامه مطلب
هر بار که این جمله رو بخونی، حتی اگر صد سال پیش هم اولین بار دیده باشیاش و در طول این صد سال هزار بار هم زیر لب زمزمه کرده باشیاش، باز که میبینی برات تکان دهنده است:
ما همیشه یا جای دُرست بودیم در زمان غلط یا جای غلط بودیم در زمان دُرست و همیشه هم همدیگر را از دست داده بودیم.»
مون پالاس / پل آستر / لیلا نصیری ها
به قلمرو هم احترام بگذاریم.
شما را نمیدانم، اما من آدم دقیقی هستم و حافظهی خوبی در تمام مسائل مربوط به خودم و دنیای اطرافم دارم. شاید برحسب تجربه و ملاحظهکاری که دارم خیلی چیزها را به روی خودم نیاورم، ولی این به معنای این نیست که متوجه امور اطراف خودم نیستم. زمانی شما نسبت به رفتار کسی بی اهمیت میشود که وی را از دایرهی نزدیکان و آشنایان مهم خود بیرون انداخته باشید. زمانی در جایی چیزی خواندم که هر انسان قلمرو خود را به طور ناخودآگاه به سه ناحیه تقسیم میکند: ناحیهی خویشتن (self)، ناحیهی اقوام و عزیزان، و ناحیهی آشنایان مهم و دوستان نزدیک. بالاخره جایی هم هست که خارج از این ناحیه: کل جامعه، و آن جایی است که کسانی قرار دارند که شما نسبت به رفتار آنها هیچ اهمیتی قائل نمیشوید.
در ناحیهی خویشتن، فقط خودتان حضور دارید. حتی عزیزترین فرد زندگی شما هم خیلی به این ناحیه ورود نخواهد یافت مگر اینکه با فرد بیشعور و می طرف باشید که سعی در تجسس روحیات و خصوصیات شما داشته باشد تا بلکه کنجکاوی بیمار گونهای که معمولاً ممکن است از ترس ناشی شده باشد را سیراب کند، و یا تلاشی داشته باشد در جهت کنترل شما! ما همه با این دسته از افراد آشنا هستیم. جایی هست که فقط مختص به من است و به هیچ وجه کسی غیر از خودم را راه نخواهم داد. این ناحیه برای همهی افراد وجود دارد. هر چه فشارهایی که به این ناحیه وارد میآید بیشتر باشد و شما بیشتر احساس ناراحتی کنید، زودتر آستانهی تحمل شما در هم میریزد. لذا باید ملاحظه افراد را داشته باشید و نگذارید که آستانهی تحملشان در هم بریزد. به اصطلاح نگذاریم کاسهی صبر کسی لبریز شود». چرا که در این صورت خود کرده را تدبیر نیست» و اگر خشم و پرخاشگری و یا انکار و پس زدن و طرد شدن و یا هر واکنش دیگری در پاسخ روحی دریافت کردیم، نباید گلایهمند باشیم. پس قبل از اینکه کسی سر ما فریاد بکشد و یا به کلی ما را طرد کند مواظب رفتارهای خود باشیم. به موقع از احوال آدمها بپرسیم و به موقع بگذاریم در حریم خلوت خود به روحیات خود بپردازند. درک این نکتهی طریف که چه زمان وقت مناسبی برای احوال پرسی و چه زمان وقت آزاد گذاشتن کسی است، کلید موفقیت خیلی از رابطهها و شکل گرفتن عشقها و دوستیهای عمیق است.
خانم سرور کسمائی در صفحه فیسبوک خود خبر از بازنشر ترجمهی فرانسوی رمان دائی جان ناپلئون» داد. این رمان که معروفترین اثر ایرج پزشکزاد است برای اولین توسط دیک دیویس به انگلیسی (1996) ترجمه شد. سرور کسمائی نیز ترجمه فرانسوی آن را در سال 2012 منتشر کرد. اکنون بنا بر آنچه خود ایشان در صفحهی فیسبوک خویش ما را از آن مطلع ساخته است، چاپ دوم این کتاب ارزشمند نیز در راه است. این کتاب جزو پرخوانندهترین کتابها در میان ما ایرانیان است. ویژگیهایی در این اثر هست که آن را از بسیاری دیگر آثار طنز معاصر جدا ساخته است.
این موفقیت را به ایرج پزشکزاد و نیز به سرور کسمائی تبریک گفته و امیدوارم آثار ادبی بیشتری از جامعه فارسی زبان به جهانیان ارائه شود.
در مقالهی درباره دایی جان ناپلئون و راز زنده ماندنش» که بر روی درگاه اینترنتی سایت نوار» قرار داده شده است میتوانید بررسی موجز و مفیدی از این کتاب را مطالعه بفرمائید.
در اینجا ناشر فرانسوی کتاب را معرفی کرده و لینک فروش را قرار داده است.
لینک کتاب بر روی ویکی پدیا
وبسایت شخصی سرور کسمائی:
http://sorourkasmai.com
دوستی دارم که از کودکی با هم بزرگ شدیم. هر دوی ما علایق مشترک زیادی داریم. از جمله خوانندگان مورد علاقهمان یکی است. برادرش اما علیرغم علاقهی ما به خوانندگانی همچون شهرام شب پره و حبیب و امید و معین و . به خوانندگان تازه به میدان آمدهی وطنی علاقه داشت (و دارد). تفاوتهای زیادی بین ما و این عزیزان هست. روز به روز این فاصله و تفاوت زیادتر و زیادتر میشود. یکیش را مثال میزنم و بعد میروم سراغ حرف اصلی.
ادامه مطلب
بعد از نزدیک به 15 سال وبلاگنویسی در پلتفرمهای مختلف (که از بلاگر شروع شد، زمانی که هنوز فیلتر نبود، و بعد با آشنایی با وردپرس و پرشین بلاگ ادامه یافت) اکنون زمان آن رسیده است که تمام این ساب-دامینها را تبدیل به دامینهای مستقل کنم و کارم را به شکلی جدیتر ادامه دهم. برای خیلیها که وبلاگنویسی میکنند، شاید این امر سرگرمی باشد، که باز هم به آنها تبریک میگویم که یکی از مفیدترین و آموزندهترین شیوههای ممکن را انتخاب کردهاند. برای من اما وبلاگنویسی (چه با ساب-دامین چه با دامین مستقل) یک امر جدی است. امروزه تولید محتوا یک شغل محسوب میشود. علاوه بر اینکه این مسأله یک شغل محسوب میشود؛ از لحاظ چالشگری و تأثیر فرهنگی هم یکی از جدیترین مشغلههای متفکران جامعهی امروزه محسوب میشود. لذا به زودی تمام فعالیتهای خود را در سه دامین مستقلی متمرکز خواهم نمود. از تمام دوستان و عزیزان که در این راه همیشه با من همراه بودند و مطالب من رو مطالعه نمودند نهاست تشکر رو دارم. امیدوارم باز هم ارتباطمان قویتر از قبل ادامه داشته باشد.
به محض اینکه تمام کارها نهایی شد در همین جا شما را مطلع خواهم نمود.
قلم جوان نشریهای ادبی هنری و فرهنگی است که به صورت آنلاین نشر مییابد. این سایت در دست ساخت است. مراحل نهایی کار به زودی به پایان میرسد. این سایت به زودی در سال 1398 رونمایی خواهد شد. لذا از همهی شما دوستان خواهانیم که نوشتههای خود را برای ما ارسال دارید.
نشانی ارسال اثر: contact@youngpen.ir
لطفاً توجه داشته باشید که:
اگر چنانچه پرسش، نظر یا پیشنهادی دارید و میخواهید آن را با ما در میان بگذارید، از این لینک نظر خود را برای ما ارسال دارید:
تماس با ما
با تشکر، سردبیر
خود من: کتاب آنالیز ریاضی آپوستل، کتاب شماره یک در لیست مهمترین و البته لذت بخشترین کتابهایی هست طولانیترین زمان به تعویق افتاده و
شماره دو اختصاص دارد به رمان در جستجوی زمان از دست رفته.
ویرگول» طرحی داره به نام کوله پشتی» که اون رو اینجوری معرفی کرده:
همهی ما همواره در طول روزهای زندگی کولهپشتی نامرئی را حمل میکنیم که بهواسطه تجربیات و اتفاقهایی که برایمان رخ میدهد این کوله را پر و خالی میکنیم. مقاطعی در زندگی هست که باید به کولهپشتیمان رسیدگی کنیم و ببینیم چه چیزهایی در آن گذاشتهایم. چه چیزهایی را میخواهیم با خود به مقطع بعدی زندگی ببریم و چه چیزهایی را میخواهیم از آن خارج کنیم تا سبک شویم.
کولهپشتی یک پویش است که با نوشتن پاسخمان به سه پرسش، هم میخواهیم خودمان را مرور کنیم و هم تجربیاتمان را در اختیار دیگران بگذاریم و شاید آنها هم بتوانند از زاویهای جدید به مسائل خود نگاه کنند.
سوالات زیر را بخوانید و در ویرگول بنویسید و بهجمع کوله بهدوشهایی بپیوندید که میخواهند در زندگی رو به جلو قدم بردارند و همزمان به دیگران هم کمک کنند که قدم بردارند.
من هم دارم تجربیات سال 97 رو مینویسم و به زودی منتشر میکنم.
شما هم اگر دوست دارید این کار رو بکنید. اگر حال ندارید در یک جمله زیر این پست کامنت بذاریدکه بزرگترین تجربه شما در سال 97 چه بود.
Photo by Andrew Neel on Unsplash
در این ساعات پایانی سال 1397، من به این فکر میکنم که برای من همیشه این ساعتها به معنی این نبوده که عدد یک را به عدد دیگری بیفزایم و احساس کنم با همین جمع جبری اتفاقی افتاده.
برای من این ساعتهای سال به معنی پایان یک زمستان دیگر و یک بهار دیگرتر است. بهار می آید و سردی ها و فسردگی ها را می برد. برگهای تازه، شکوفه های تازه می رویند. جوجه پرنده های تازه روی همان شاخه ها آواز می خوانند. طبیعت دوباره زاده می شود و حیات خود را به ما ثابت میکند.
چه ما بخواهیم چه نخواهیم. حیات قویتر است. زندگی با امیدهای ریز و درشتش بر ما غلبه میکند.
در این ساعتهای آخر زمستان 1397 و قبل از ورود بهار 1398 بزرگترین تصمیمی که برای بهار جدید دارید را در یک جمله خلاصه کنید.
بزرگترین تصمیم من این است که از اینی که هستم باز هم ساکت تر باشم و پرکار تر. دلم میخواهد حتی یک روز سال جدید را به بطالت نگذرانم.
Photo by reza shayestehpour on Unsplash
قبل از صحبت از داستان نویسی، امیدوارم در هر حالی که هستید خوش و خرم باشید. آرزو دارم در این آخرین ساعات سال 1397 در کنار خانواده باشید و با کمال تندرستی منتظر سال جدید باشید. اگر سال 97 برای شما یک سال ایدهآل نبوده و یا اگر اتفاق تلخی برای شما در این سال رخ داده؛ با تمام وجود آرزو میکنم در سال 1398 تنتان نیازمند طبیب مباد. امیدوارم تلخی نبینید. امیدوارم با دوستان و عزیزانتان شیرینیهای بیشتری را تجربه کنید. و امیدوارم به ارزوهای خودتون برسید.
در زیر من سه تا از مقالههای خودم را که در زمینه داستان نویسی است؛ برای شما فهرست کردهام. امیدوارم از خواندن آنها لذت برده و هم بهره لازم را ببرید.
در این مقاله به این موضوع پرداختهام که اساساً بین زبان شعر و زبان داستان تفاوت بسیاری وجود دارد. این دو نوع ادبی، دو نوع جدا از هم هستند و لازم است بین دو تفاوت قائل باشیم. شاید هرکس دیدگاه خاص خود را داشته باشد که از این نظر نمیتوان بر کسی خرده گرفت. اما من نیز به عنوان فردی که به نثر دیدگاه خاص خود را دارم در اینجا شرح دادهام که بین نثر داستانی و زبان شعر سپید چه تفاوتی هست. لینک مقاله:
داستان نویسی،سپید سرایی نیست.
در این مقاله به بررسی رمان تنهایی اعداد اول پرداختهام. امیدوارم از خواندن مقاله لذت برده و هم اگر تمایل به خواندن کتاب در شما شکل گرفت، آن را در سال جدید بخوانید و از آن نیز لذت ببرید. لینک مقاله:
اعداد اول تنها نیستند، آنها اول هستند.
این مقاله به بررسی یک رمان از گابریل گارسیا مارکز میپردازد که از آثار دیگر او متمایز است. نثر و ساختار و ایضاً موضوع بسیار واقعیتر و در محیطی رئال اتفاق میافتد. اگر تصور شما محدود به صد سال تنهایی است مطمئن باشید این کتاب تصور شما را عوض میکند. امیدوارم این کتاب را در اولویتهای اولین کتابهایی که باید در سال 98 بخوانید قرار دهید. لینک مقاله:
گزارش یک آدم ربایی
اگر به داستان نویسی علاقه دارید از این لینک مقالههای بیشتری را بیابید. مقالهها کوتاه است و وقت زیادی از شما را نخواهد گرفت. امیدوارم به همان اندازه نیز برای شما مفید باشد.
دیگر مقالههای داستان نویسی
همچنین به زودی و قبل از پایان سال 97 نوشتهی کوله پشتی (تجربیات سال 97) را منتشر خواهم کرد. در سال جدید برنامه دارم اولین مقالهای که مینویسم در این خصوص باشد که چرا داستان نویس شدم.
روز و روزگار بر همه شما مبارک باشد.
سلامی دوباره خدمت شما دوستان عزیز.
ویدوئویی که در زیر میبینید خلاصهی آمار فعالیت من در سال 1397 است. امیدوارم همهی ما با تولید محتوای بیشتر و مفیدتر چیزهای بیشتری به هم بیاموزیم و بتونیم قدمهای خیلی بزرگی در سال پیش رو برداریم.
ارادتمند اسماعیل اصلانی دیرانلو
تماشا
حجم: 15.4 مگابایت
معمولاً در مراحل خلق اثری کتبی به نقش ویراستار بیتوجهی میشود. نکتهای که باید به حتماً به آن توجه داشته باشیم این است که هیچ اثری بدون ویراستاری کامل نخواهد بود. من حتی ترجیح میدهم اثر ویراستاری نشده را به کودک ناقصالخلقهای تشبیه کنم که هیچ گاه اوج توانایی درونی خود را نخواهد توانست در دنیای بیرون نشان دهد چرا که مثلاً افلیج به دنیا آمده است.
ویراستاری وماً برای ردهی خاصی از آثار کتبی لازم نیست بلکه شامل همه نوع آفرینش کتبی خواهد شد. اعم از شعر و داستان یا آثاری که برای آموزش ریاضی و نجوم و فیزیک نوشته شده است. حتی یک کاتالوگ ویراستاری شده اثر به مراتب قویتری بر روی مشتریان خویش خواهد داشت.
ویراستاری فقط به معنای اصلاح املاء یا علایم سجاوندی نیست. بلکه شامل همه چیز میشود. ویراستار را به این دلیل نویسنده دوم خواندهاند.
داستان خلق رمان زیبایی صد سال تنهایی» را در مقدمهای که آقای گلشیری بر کتاب مجموعه منتخب داستانهای مارکز نوشتهاند بخوانید. مطلب به طور کامل روشن میشود که اگر مهارت و سختگیری ویراستاران نبود این رمان هرگز به این درجه از موفقیت و شهرت نمیرسید. چه بسا مانند آثار اولیهی مارکز باعث زیان ناشر نیز میشده است!
اینها البته به این معنا نیست که نویسنده مجاز است شه بنویسد. هیچگاه نمیتوان فردی از مسئولیتی که در قبال زبان مادری دارد معاف ساخت، خاصه اینکه این فرد نویسنده نیز باشد. گرانبهاترین میراثی که ما میتوانیم برای آیندگان به جای بگذاریم همانا زبانی قوی و کارآمد و اندیشهای روزآمد است که در ظرف زبان ریخته شده است.
همهی ما به ویراستار نیاز داریم.
برای دریافت عکس در اندازهی واقعی بر روی آن کلیک کنید. Photo by
Debby Hudson on
Unsplash
دوستی دارم که از کودکی با هم بزرگ شدیم. هر دوی ما علایق مشترک زیادی داریم. از جمله خوانندگان مورد علاقهمان یکی است. برادرش اما علیرغم علاقهی ما به خوانندگانی همچون شهرام شب پره و حبیب و امید و معین و . به خوانندگان تازه به میدان آمدهی وطنی علاقه داشت (و دارد). تفاوتهای زیادی بین ما و این عزیزان هست. روز به روز این فاصله و تفاوت زیادتر و زیادتر میشود. یکیش را مثال میزنم و بعد میروم سراغ حرف اصلی.
ادامه مطلب
تلویزیونی را در نظر بگیرید که تمام طول ۲۴ ساعت شبانه روز روشن است؛ و بدون توقف، برنامه هایی را پخش می کند که هیچ کدام جدید نیستند. خیلی از برنامه های آن هم محتویایی منفی دارند و سالهای سال است که بی کم و کاست تکرار می شوند. گاهی از مناظر و مکانهایی برنامه پخش می کند که یا به کلی از بین رفته اند و یا آنقدر تغییر کرده اند که دیگر مثل روز اول نیستند. گاهی از آدمهایی برنامه پخش می شود که یا مرده اند و یا سالهای سال است که کسی از آنها خبری ندارد. این تلویزیون خبرهایی پخش میکند که در دنیای واقعی اتفاق نیفتاده اند؛ و پیش بینی هایی را ارائه میدهد که هیچ ربطی به واقعیتهای دنیای بیرون ندارند. و با همه این ضعفها، هم کسی برنامه های تلویزیون را به روز نمیکند و هم اینکه تمام زندگی صاحبخانه را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع باید گفت این تلویزیون است که صاحبخانه را هدایت میکند. آیا دوست دارید به جای این صاحبخانه باشید و به سبک او زندگی کنید؟ و بر مبنای تلویزیونی چنین ناکارآمد و سراسر دروغ و منفی بافی، برای اتفاقات مهم زندگی خود تصمیم بگیرید؟ پاسخ همه ما به این پرسش یک نه» قاطع است. اما خبر نداریم که هر کدام از ما یکی از همین صاحبخانه ها هستیم و یکی از این تلویزیون ها داریم. آن تلویزیون مغز» ماست و آن برنامه ها تصاویر ذهنی» ما هستند.
ادامه مطلب
مصاحبه هولگر دامبِک با گونتر تسیکلر، استاد ریاضیات / ترجمه: فرهاد سلمانیان
این خبر را شنیدهایم: کوچر بیرکار، استاد ریاضی در کمبریج، زاده شده در مریوان، برنده جایزه پرافتخار فیلد” شده است. در ویدئوی زیر که در معرفی اوست، مهاجر ریاضیدان» (معنای اسم کردی او) از علاقهاش به ریاضی میگوید. اما مگر میتوان به ریاضیات علاقهمند بود؟
رشتهی ریاضی را عموماً خستهکننده میدانند. اما باید پای صحبت اهل فن نشست تا دریافت ریاضیات چقدر جذاب و شورانگیز است. شاید این شور را حس کرده باشید، وقتی که به راه حل مسئلهای دست یافتهاید. هر چه مسئله پیچیدهتر، درگیری با آن شورانگیزتر.
گونتر تسیکلر (Günter Ziegler) استاد پرآوازه ریاضیات در برلین، در مصاحبهای که اشپیگل” با او کرده شرح میدهد که چرا ریاضیات او را به وجد میآورد. این هندسهدان در مصاحبهای با هفتهنامهی اشپیگل» توضیح میدهد که یک برهان هوشمندانهی ریاضی چه ویژگیای دارد.
ادامه مطلب
اقتصاددانی که بحران ارزی امروز ترکیه را پیشبینی کرده بود!
بحران مالی و اقتصادی کنونی لیر ترکیه برای بیشتر تحلیلگران و کارشناسان غیرمنتظره بود و همین وقوع ناگهانی سرمایه گذاران را نگران کرد و به ایجاد آشفتگی در بازارها منجر شد. اما تیم لی در سال ۲۰۱۱ درباره وقوع چنین مشکلی در ترکیه هشدار داده بود. اگرچه عمدتا این پیش بینی لی» نادیده گرفته شد، اما اکنون با توجه به بحران لیر در ترکیه و آشفتگی ناشی از آن در بازارهای نوظهور، اروپا و آمریکا، دیگر وقوع آن چندان دور از ذهن به نظر نمی رسد.
ادامه مطلب
نویسندگان خبرنگار
طبق نظرسنجیها، رومهنگاری و خبرنگاری یکی از سختترین شغلهای جهان است. از سوی دیگر علاوه بر سختی، رومهنگاران و خبرنگاران به خاطر درگیری با اخبار ناگوار، بیش از بقیه مردم در معرض افسردگی و مشکلات روحی هستند. اما هر چه باشد روزی یک نویسنده، رومهنگار، پژوهشگر یا .، الهامبخش ما بوده و با آثارش ما را تحت تأثیر خود قرار داده است. به همین خاطر به مناسبت 17 مرداد، روز خبرنگار، بهتر است به احترام آنان که لذت زندگی نصیب خودشان نشد اما ما را به لذت رساندند کلاه از سر برداریم و دستاوردهایشان را مرور کنیم.
ادامه مطلب
بچه که بودیم (یعنی مثلاً من کلاس دوم – سوم ابتدایی بودم) یکی از سرگرمیهای ما (گروهی از بچههای هم سن و سال که معمولاً در چشم بزرگترها همردیف اشرار و یا اراذل و اوباش قلمداد میشدیم. رهبر گروه و مقصر اصلی فجایع:من!) رفتن به دشت پت و پهن اطراف روستا، خصوصاً در فصل بهار، بود. از آنجایی که ما اکثراً ساکن شهر بودیم، این دشت همیشه برای ما تازگی خاص خودش را داشت. چیزی که همیشه برای من جالب بود
ادامه مطلب
در سالهای ۱۷- ۱۹۱۶ سایهٔ تفکرات وودرو ویلسون رئیسجمهور آمریکا با طرح چهارده مادهای خود بر آمال استعماری لوید جورج در خاورمیانه افتاد؛ نخستوزیر پروتستان بریتانیا که با تمام قوا برای شکلگیری کشوری در ارض موعود، یهودیان را مصممتر و همپیمان با خود کرد.
اشغال فلسطین توسط صهیونیستها موضوعی است که بخش مهمی از تاریخ جهان را به خود مشغول کرده و مضمون اصلی بسیاری از کتابهایی است که به تاریخ خاورمیانه اختصاص داده شده است. صلحی که همه صلحها را بر باد داد» یکی از تازهترین کتابهایی است که با محوریت قرار دادن فروپاشی امپراتوری عثمانی به شکلگیری تفکر صهیونیسم پرداخته است. دیوید فرامکین، نویسنده این کتاب که نامزد جایزه پولیتزر هم بوده، با اشاره به چگونگی باز شدن پای قدرتهای بزرگ جهانی به خاورمیانه به بهانه نفت، معتقد است رقابت میان این دولتها برای کسب منافع، فروپاشی مرد بیمار آسیا یعنی امپراتوری عثمانی را سریعتر کرد.
ادامه مطلب
محمد صالمصلحیان (استاد گروه ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد)
علیاصغر مولوی (استاد گروه فیزیک دانشگاه حکیم سبزواری)
این مقاله حاصل تجربه مشترک مؤلفان بهعنوان پژوهشگران دانشگاه کارلستد سوئد، مؤسسه آمار دهلی نو، دانشگاه تریسته ایتالیا، دانشگاه لیدز انگلستان، مرکز بینالمللی فیزیک نظری ICTP ایتالیا و مؤسسه تحقیقات در علوم ریاضی ژاپن است.
دیشب به دیار فرنگ وارد شدم و امروز با اشتیاق به مرکز تحقیقات بینالمللی (پژوهشگاه)، رفتم. درختان سر به فلک کشیده و تنومند، از قدمت این مکان سخن میگفتند: بیش از ٥٠ سال سابقه خدمت به پژوهشگران. در ساختمان اصلی به اتاق ثبتنام رفتم. خانمی پس از احوالپرسی نام کوچکم را پرسید. آن را در رایانهاش وارد کرد و سپس نام خانوادگیم را بر زبان آورد و گفت منتظرتان بودیم، خوش آمدید! سپس از صفحات گذرنامهام اسکن گرفت و از کشوی میزش یک کارت شناسایی که قبلا نامم بر آن چاپ شده بود و کلیدی که شماره اتاق کارم روی آن نقش بسته بود، به همراه پسورد ورود به کامپیوتر را به من داد و گفت که اتاق و کامپیوتر شما آماده است. یادآور شد که با کارت شناسایی که حاوی تراشه الکترونیکی کوچکی است، میتوان هر موقع شبانهروز به ساختمان پژوهشگاه و اتاق کار وارد شد. سپس اطلاعات اعضای خانوادهام را وارد و بیمهنامه پزشکی رایگان آنها را نیز برای تمام دوره حضور در پژوهشگاه پرینت گرفت و تحویل داد. جعبه پستیام را که در اطاق عمومی (شامل تلویزیون و مبلمان راحتی) بود، نشان داد و گفت که یک کیف حاوی کتابچه راهنمای پژوهشگاه در آن قرار داده شده است.
ادامه مطلب
نویسنده: محمدرضا رضایی
دکتر هاشم رفیعی تبار» از سرآمدان فناوری نانو در سطح جهان است. وی متولد ١٣٢٧ در تهران است و در رشته فیزیک ذرات بنیادی تحصیل کرده است. او لیسانس فیزیک و فوق لیسانس فیزیک هسته ای و دکترای فیزیک نظری ذرات بنیادی را از انگلستان دریافت کرد. وی تاکنون سمت های بسیاری داشته است؛ ازجمله: استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، ریاست پژوهشکده علوم نانو در پژوهشگاه دانش های بنیادی (IPM)، رئیس بخش علوم نانو دانشگاه گرینویچ انگلستان، استاد مدعو دانشگاه توهوکو (ژاپن) و محقق ارشد دانشگاه آکسفورد انگلستان. از فعالیت های علمی وی می توان به چاپ بیش از ٧٠ مقاله علمی در پنج حوزه متفاوت فیزیک و تالیف اولین کتاب در فیزیک محاسباتی نانولوله های کربنی به زبان انگلیسی اشاره کرد که در موسسه انتشارات دانشگاه کمبریج انگلستان نوامبر سال ٢٠٠٧ منتشر شد و به چاپ رسید. وی پژوهشگر برتر نانوفناوری در سال ١٣٨٥ است و در ششمین دوره چهره های ماندگار برگزیده شده است. نقش و جایگاه علوم نانو و اهمیت آن و همچنین ارتباط علوم با یکدیگر، موضوع محوری گفت وگوی ما با این استاد فناوری نانو است.
ادامه مطلب
محمدرضا شعبانعلی را دوستی به من معرفی کرد و گفت وبسایتی دارد که مطالب مفید و سازندهای برای آنهایی که در جستجوی رشد فردی هستند ارائه میدهد. مدت زیادی از آن زمان میگذرد و من بیشتر و بیشتر با محمدرضا شعبانعلی آشنا شدهام. فردی است خودساخته و سازنده. وبسایتش منبع آموزشهای زیادی است که درصد زیادی از آن به صورت رایگان ارائه میشود. فرمت کار هم جدی است! از نصیحت و جملات ادبی و . هم خبری نیست. اگر یک ایدهی کاری دارید که نمیدانید چگونه باید آن را به مرحله سوددهی برسانید. اگر کاری را راه اندازی کردهاید و میخواهید آن را گسترش دهید. اگر فکر میکنید نیاز به شنیدن حرفهای آموزنده و شخصیت ساز دارید، اگر فکر میکنید باید مهارتهای مذاکره و گفتگو یا بازرایابی و . در خود پرورش دهید و در یک کلام اگر از وضعیت کنونی خود چندان رضایت خاطر ندارید و به موفقیت و پیروزی فکر میکنید حتماً به این سایت سر بزنید و از همین امروز آن را جزو اصلی ترین منابع مطالعاتی خود قرار دهید. آن را اولین سایتی در نظر بگیرید که قرار است هر روز صبح به آن مراجعه کرده و چیزی مطالعه کنید. او خودش را اینگونه معرفی میکند:
ادامه مطلب
ساختار ذهن هم مانند بر و بازو است که با پرورش و تمرین قوی میشود. اگر ذهن را تربیت نکنیم و اگر روی مهارتهای ذهنی و منطقی خود کار نکنیم نه تنها قویتر نمیشود که هر روز ضعیفتر و ضعیفتر هم میشود. فکر کردن روش خاص خودش را دارد. هر چه به ذهن خطور کرد وماً فکر کردن نیست. استدلال کردن و به نتیجهی درست رسیدن روش علمی دارد و باید آن را آموزش دید. جدای از اینکه باید بیاموزیم چگونه باید اندیشید»، به چه باید اندیشید» را هم باید آموخت.
ادامه مطلب
این مطلب از سایت فرادید انتخاب شده است. مسئولیت صحت مطالب به عهدهی فرادید است و بازنشر آن در اینجاً صرفاً به خاطر اهمیت موضوع بوده و نه تأئید محتوای آن.
فرادید:
بریتانیا فیلمی کوتاه از سفر یکی از کارمندانش به ایران در ۷۵ سال پیش را منتشر کرد. به گزارش فرادید، اخیرا انجمن جغرافیایی سلطنتی و انستیتوی فیلم بریتانیا، بیش از صد فیلم تاریخی را رقمی (دیجیتالی) کردهاند در بین این فیلمها، فیلمی کوتاه ۱۷ دقیقهای به نام کویته-دامغان وجود دارد که ایرانِ ۷۵ سال پیش را به تصویر میکشد.
ادامه مطلب
باب سجر (Bob Seger) یکی از ستارههای کلاسیک راک است که کارهای ارزنده و ماندگاری دارد. ولی متاسفانه در ایران کمتر شناخته شده است.
یکی از بهترین کارهایش که بارها هم کاور شد"Turn the page" محصول 1998 است. معروفترین کاورش (از اثر اصلی هم معروفتر) توسط گروه متالیکا در سال 2004 باز-اجرا شد و تبدیل به یکی از موفقترین کارهای این گروه شد تاجایی که حتی بعضی این کارو متعلق به گروه متالیکا میدانند! البته آهنگسازی زیبا، اجرای فوق العاده و کلیپ بسیار متفاوت و جنجالیش (به نسبت آن سالها) قابل توجه است.
ادامه مطلب
این مطلب را دقیقاً همانگونه که در بخش فارسی رادیو فرانسه متشر شده، اینجا میآورم. خواندن آن برای تقریباً نیمی از مردم ایران لازم و ضرروی است. نظرات شخصی من بر این نوشته و مطالبی در این خصوص بماند برای فرصتی بهتر. با هم این مطالب را با دقت بخوانیم:
بقلم ناصر اعتمادی منتشر شده در 05-10-2015 روزآمد شده در 05-10-2015 ساعت 18:07
ادامه مطلب
مارسل گشه و آلن بدیو
نوشتۀ ناصر اعتمادی
کتاب "چه باید کرد؟" با عنوان فرعی "گفتگو دربارۀ کمونیسم و سرمایه داری و آیندۀ دموکراسی" حاصل مجادلات دو متفکر معاصر فرانسوی "آلن بدیو" و "مارسل گُشه" است که به تازگی در 157 صفحه توسط انتشارات "فلسفه" در فرانسه منتشر *شده است.
کتاب شامل هشت فصل، یک مقدمه و یک نتیجه گیری است که طی آن دو فیسلوف فرانسوی سیر تحول ی و فکری و همچنین چگونگی آشنایی شان را با کمونیسم و افکار مارکس توضیح می دهند و سپس با تشریح وضعیت سرمایه داری معاصر طرح ها و فرضیات شان را دربارۀ نحوۀ خروج از سرمایه داری جهانی شده و گذار به جامعه ای دیگرپیش می نهند.
در فصل نخست کتاب "مارسل گُشه" از جمله نخستین همراهان "کورنلیوس کاستوریادیس" و "کلود لوفر" طی سال های دهۀ 1960 در نشریۀ معروف "سوسیالیسم یا بربریت" شرح می دهد که چگونه او در ادامۀ تأملات اش در خصوص مدرنیته و طرح "خودفرمانی" ("اتونومی")رفته رفته از مارکسیسم فاصله گرفت و به نوعی سوسیالیسم دموکراتیک تمایل پیدا کرد، در حالی که "آلن بدیو" بر گذار خود از "سوسیالیسم" یا "سوسیال دموکراسی" به "کمونیسم" از اواخر دهۀ 1960 تأکید می ورزد.
ادامه مطلب
تشنگی پیرمرد ۷۸ ساله به نام جمعه در خواندن کتابها در کتاب فروشیهای پل سرخ در غرب کابل نظر همه را جلب کرده. او میگوید:”در زمانهای ما نه کتاب بود و نه کتابچه و قلم، نه مکتب بود و نه جای درستی که مردم بچهها و دخترهایشان را در آنجا بفرستند تا سواد یاد بگیرند.”
ادامه مطلب
بنا بر آنچه تهران تایمز در شمارهی 10 سپتامبر 2018 اعلام کرده است، شکاف تحصیلی بین مردان و ن در ایران در حال کاهش است. این رقم که 4 دههی گذشته رقمی بالغ بر 40 درصد بوده امروزه به کمتر از 12 درصد رسیده است. یعنی در حال حاضر تعداد ن تنها 12 درصد کمتر از تعداد مردان باسواد جامعه است. همچنین در این نوشته اذعان شده است که تعداد ن بیسواد در ایران رقم 1.800.00 نفر است. با توجه به اینکه نسبت تعداد ن بیسواد به تعداد بیسوادان در وسعت جهانی 2 به 3 است، یعنی از هر سه نفر انسان بیسواد در جهان، دو نفر آنان ن هستند؛ لذا میتوان گفت در خصوص پر کردن شکاف تحصیلی بین مردان و ن، جامعهی ایران وضعیت خوبی دارد.
ادامه مطلب
این داستان را از این جهت اینجا و در این وبلاگ ذکر میکنیم که نمونهی بارز یک طنز ساده و روان است کمه ضمن اشارات مستقیمی که به موضوعات مبتلابه جوامع دارد اما به دلیل مهارت نویسنده شکل داستانی خود را حفظ کرده است و خواننده را تا به انتها به همراه خود میکشد. نکتهی دیگر، بیزمان و بیمکان بودن داستان است. این یک نکتهی قوت محسوب میشود چرا که وقتی راجع به زمان و مکان خاصی مینویسید، در این صورت نوشتهی شما بیشتر روح ژورنالیستی دارد و تو گویی گزارشی است و یا تحلیلی است در یکی از صفحات داخلی یک رومهی همان جامعه و مایِ خواننده الان داریم یک آرشیو از رومههای آن زمان را ورق میزنیم. این دو به این دلیل مهم با هم فرق دارند.
ادامه مطلب
مشاهده دختران سودانی که عمل ختنه ای ده چندان وحشیانه تر از عمل دختران مصری را به خود دیده بودند ، مرا سخت به وحشت انداخت . در مصر به قطع کلیتوریس اکتفا میکنند و معمولا تمام ان را هم بر نمی دارند . اما در سودان، عمل ختنه قطع کامل تمامی ارگان های تناسلی بیرونی را در بر میگیرد. انها علاوه بر قطع کلیتوریس ، دو لب بزرگ بیرونی ، و دو لب کوچک درونی را نیز قطع میکنند .تنها دهانه بیرونی مجرای تناسلی انها از اسیب در امان می ماند، البته ان هم بعد از دوختن چند بخیه اضافی، و تنگ کردن ان پس از اتمام عمل ختنه به حدی که خروج خون حیض عملی باشد. نتیجتا در شب ازدواج لازم خواهد شد که با چاقوی جراحی و یا قیچی معمولی ، یک یا هر دو انتهای دهانه مزبور شکافته شود و راه دخول باز گردد. به هنگام طلاق دهانه بیرونی مجرای زن یکبار دیگر دوخته می شود تا مانع روابط جنسی او در اینده گردد. گشایش دهانه مزبور تنها در صورت ازدواج مجدد زن مجاز خواهد شد.»
ادامه مطلب
ادبیات اقلیت ـ روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ نشستی با موضوع ادبیات داستانی معاصر روس با حضور خانم دکتر یوگِنیا نیکیتنکو، پژوهشگر روس و جمعی از داستاننویسان و علاقه مندان ادبیات داستانی در شهر کتاب قم برگزار شد.
این مطلب به صورت یک فایل ورد روی سیستم ذخیره بود. امروز نگاهی بهش انداختم، ابتدا فکر کردم تاریخ برگزاری این نشست مربوط به سال 96 باشد ولی وقتی جستجو کردم و لینک اصلی مطلب را یافتم، متوجه شدم که در واقع تاریخ آن سال 1395 است. به هر حال برای دوستداران ادبیات خالی از لطف نیست که نگاهی دوباره به این گفتگو بیاندازند. خاصه کسی مثل من که ادبیات روس را دوست دارد.
ادامه مطلب
هر وقت صحبت از شخصی مانند دانلد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده (یا مشابه آن محمود رئیس جمهور سابق ایران، مارین لوپن کاندیدای پای ثابت جبههی ملی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و .) به میان میآید، خیلی کم پیش میآید که اظهار نظرها از دو حالت طرفداری توأم با تعصب یا نقد همراه با خشم خارج باشد. یک نکته قابل توجه در این خصوص این است که معمولاً به گونهای از شخصی مانند ترامپ سخن به میان میآوریم که گویی او تنها کسی که است که چنین میاندیشد و همو است که با زور و اجبار و بدون مخالفت جامهی عمل به تن افکار خود میپوشاند. در مقالهی که اخیراً به قلم حنیف غفاری در تهران تایمز به چاپ رسیده، در کنار پرداختن به گفتهها و موضعگیریهای اخیر دانلد ترامپ در سفر به انگلستان و دیدار و گفتگوهای وی با ترزا می نخست وزیر انگلستان، نویسنده به آماری اشاره میکند که جای بسی تأمل دارد: بر مبنای نظرسنجی دانشگاه کوئینی پیاک 49% مردم آمریکا معتقدند که دانلد ترامپ فردی نژادپرست است و در مقابل 47% درصد مردم معتقد بودهاند که رئیس جمهورشان فرد نژادپرستی نیست.
ادامه مطلب
امروزه دیگر کسی نمیتواند تواناییهای ن را در علوم و مهندسی انکار کند. لااقل با صدای بلند این کار را نخواهد کرد. آنها از خیلی از ما بهتر ظاهر شدهاند. یادمان باشد. لااقل من یکی خیلی مفتخرم که اولین برندهی ایرانی جایزه فیلدز در جهان، یک زن بود. اگر قرار باشد از این به بعد جایزهای در این ابعاد به دانشمندان ایرانی اهدا شود، آنها خود را دنباله رو یک زن خواهند دانست. همانگونه که ما رشد خود را مدیون مادرانمان هستیم، در اینجا هم روح نه انسان است که برای ما منبع الهام و الگو خواهد بود.
بگذریم. علیرغم اینکه ما با افت و خیزهای فراوان در طول تاریخ زنها را پس راندهایم و آنها در طول زمان، اما بی توقف و بدون ذرهای شک، به تلاش خود برای احقاق حقوق خود پرداختهاند و در بسیاری از زمینهها کارهای بزرگی کردهاند، هنوز اما، راه بسیاری تا برابری جنسیتی داریم. این نابرابری گاهی برآمده از کلیشههای فکری است که خیلی از ما، چه زن و چه مرد، بدانها دچاریم. یکی از این کلیشهها که بسی بی اساس است میگوید که زن و مرد توانایی یکسانی در یادگیری ریاضیات ندارند. متاسفانه وقتی فکر میکنید که نمیتوانید ریاضیات را بیاموزید یا تحت تأثیر کلیشههای حاکم بر جامعه از ریاضیات خوشتان نمیآید و قبل از تجربه واقعی آن، آن را در ذهن خود مورد قضاوت قرار دادهاید، در عمل هم ریاضیات را نمیآموزید و مرتب از آن دوری میکنید. و این دوری کردن و انجام ندادن باعث ضعف مهارتهای حل مسأله خواهد شد، که این هم به نوع خود باعث تقویت این انگاره میشود که شما در ریاضیات ضعیف هستید و بالذات توانایی یادگیری آن را ندارید.
در مقالهی زیر که در شمارهی هفتم آگوست سال 2018 رومهی نیویورک تایمز چاپ شده است، به تفصیل به این موضوع پرداخته شده است. نویسندهی مقاله خانم باربارا اُکلی (Barbara Oakley) خود استاد دانشگاه در مهندسی و نویسندهی کتابهایی در زمینهی یادگیری است. از شما دعوت میکنم آن را با دقت بخوانید. در انتها متذکر میشوم که به دلیل نداشتن وقت نمیتوانم تمام مقالاتی را که میخوانم و مفید مییابم را ترجمه کنم، لذا از دوستانی که وقت، دقت و حوصلهی کافی دارند استدعا دارم اصل این مقاله را ترجمه نمایند. در همین وبلاگ با نام آنها منتشر خواهیم ساخت.
ادامه مطلب
هارولد بلوم / ترجمه: بهار فرد
راسکلنیکف دانشجوی ملولی است که خیال کشتن پیرزن رباخوار را در سر دارد. فانتاسماگوریای (فانوس خیال) او زمانی به حقیقت میپیوندد که نه فقط پیرزن بلکه خواهر ناتنی نیمهدیوانه پیرزن را هم به قتل میرساند. پس از آن، بخش اعظم سرنوشت راسکلنیکف به مواجهه او با سه کاراکتر اصلی رمان وابسته است. اولین، سونیاست، فرشته جوان پرهیزگاری که خویشتن را قربانی کرده تا زندگی خواهر و برادر بینوایش را تامین کند. کاراکتر بعدی پارفیری پترویچ است، بازرس هوشمندی که سرِ حوصله خواهان قصاص راسکلنیکف است. سومی؛ سویدریگایلف است که از همه جذابتر است. او بنای یادبود باشکوهی از نفسگرایی نهیلیستی و شهوت سرد و بیروح است.
ادامه مطلب
این خبر را با دقت بخوانید: درسی که از سفرنامههای اینشتین میگیریم: نژادپرست بود
زمانی معتقد بودند که وای بر جامعهای که قهرمان نداشته باشد! این جمله که برآمده از تفکر هرمی قدرت بود و ریشه در اخلاق پدرسالاری بشر داشت، تا مدتها و زمانها، جملهی موجه و معقولی مینمود.
ادامه مطلب
نخستین ابهامی که دربارهی عربی بودن خط ما بر اندیشهی کنجکاوان میگذرد، که چگونه ایرانیان در کشور پهناور خود، چندین گونه خط و گویش بومی داشتهاند، یکباره خطی از بیابانهای تفته و میان قبائل فاقد مدنیت، وام گرفته و به جای خط کهن خود به کاربردهاند؟
ادامه مطلب
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به بهانه چاپ تازهترین رمان خانم اکرم پدارم نیا با ایشان مصاحبهای داشتهاند که خواندن آن را برای دوستداران ادبیات داستانی لازم میدانم. نکاتی در این گفتگو هست که لازم است خیلی از ما به آن توجه کنیم. چه کسی که مینویسد و چه کسی که میخواند. چه آنکه به کتاب گرایش دارد به هر حال به درد اندیشیدن دچار است و آدم متفکر باید از کلیشهها و تفکرات تکراری برهد! مصاحبه را با دقت بخوانیم.
ستاره گویی همان پرسش فوکو را مطرح میکند و شخصیتهای دیگر داستان را وامیدارد که در خلوتگاه خود از خودشان بپرسند: آیا من بهنجارم؟»
مجید صابری: زمستان تپههای سوم» تازهترین رمان اکرم پدرامنیا است که برههای از تاریخ معاصر ایران را به تصویر و نقد میکشد. به مناسبت انتشار این رمان با پدرامنیا به گفتوگو نشستهایم.
ادامه مطلب
مجموعه داستان حسن محمودی داستان محکوم به اعدام تبرئه شده ای است که بارها تا پای چوبه دار رفت و سر آخر بخت با او یار بود که زنده بماند اما همچنان نگران چهارده سالگی دختران دیگر است. سومین مجموعه داستان حسن محمودی با عنوان از چهارده سالگی می ترسم» که داستان های آن را در فاصله سال های 81 به این سو نوشته شده است از سوی نشر چشمه منتشر شد.
مجموعه داستان از چهارده سالگی می ترسم» شامل داستان های با نام های قول و قرار»، صبر ایوب»، ناخن ها و آوازها»، ناخن و دودها»، سی در»، خیانت»، نفرین عشق»، از چهارده سالگی می ترسم»، دیشب در باران گم شدیم» و پله هایی که بالا نرفتم» است. بلندترین داستان این مجموعه صبر ایوب» نام دارد و یک داستان 70 صفحه ای درباره جنگ ایران عراق و حواشی آن است.
ادامه مطلب
نوشتهای که میخوانید از وبلاگ دکتر مصطفی حسینی نقل شده است. این نوشته ابتدا در https://alhosseini.org/ منتشر شده است. سپس ایشان در حساب کاربری ویرگول» آن را باز نشر داده است. نوشته را همانگونه که هست بدون کوچکترین تغییری در این جا نقل میکنیم. امید که از خواندن آن نهایت استفاده را ببرید.
وقتی در ایرانی خیلی از اینها را شاید درک نکنی و این جوی که درست شده که حتما باید بریم خارج» درس بخونیم همه را گرفته است. و خودمان هم در درست کردن این جو قطعا نقش داشته ایم. ولی وظیفه اخلاقی همه دوستانی که آنجا و اینجا هستند این است که همانطور که اخبار مثبت را راجع به خودشان منتشر می کنند، معایب و مشکلات را هم بگویند تا خدای نکرده بچه هایی که می خواهند تصمیم به رفتن از ایران بگیرند در تصمیم خود دچار تورش نشوند. من به هرکس که درباره رفتن می پرسد می گویم برای کوتاه مدت برو، مثلا یک دوره مستر، در یک دانشگاه خوب برو، اگر دوست داشتی آنجا را آنوقت دکتری بخوان. به نظرم این بهترین حالت است. هم تجربه آنجا را می کنید و هم با اطلاعات بیشتر راجع به ادامه تحصیل یا برگشت تصمیم می گیرید.»
ادامه مطلب
من آدم لیوان بازی هستم. هرجا که لیوانی ببینم که ازش خوشم بیاید، حتماً میگیرماش. فکرم هم در آن لحظات کار نمیکند و ممکن است هر مقدار پولی را بابت لیوان پرداخت کنم.
یک بار لیوانی را به قیمت 35000 تومان از متروی تهران خریدم که چون خیلی خیلی ازش خوشم آمد، برای دوستم هم که پیشاش میرفتم، یکی دیگر به هدیه بردم. ولی کمتر از یک ماه بعد همان لیوان را بندهی خدایی کنار خیابان ولی عصر تهران بساط کرده بود و 15000 تومان میداد. از همین طریق یک کلکسیون از لیوانهای ریز و درشتی با طرحها و رنگها و البته کاربردهای متفاوتی فراهم کردهام.
ادامه مطلب
این مطلب از وبسایت آقای فرشید پاکذات انتخاب شده و عیناً در این جا نقل میشود. حتی عکسها از ایشان است. امید که لذت ببرید.
با توجه به شرایط امروز جامعه ایران، همه باید این قاتل رو الگوی خودمون قرار بدیم. شرایط زندگی و پیشرفت در ایران سخت شده. خیلیها اعتقاد دارند که توی ایران نمیشه پیشرفت کرد. از یک طرف شرایط اقتصادی، از یک طرف مشکلات و موانعی که قوانین بوجود میارن. از یک جهت مدیریت ضعیف و تحریمهای خارجی و. . دلایل زیادی هست برای اینکه بگیم توی ایران نمیشه پیشرفت کرد.
اما آیا این شرایط از زندگی در یک سلول انفرادی با حکم حبس ابد هم سختتر و محدودتره؟ در این نوشته با رابرت استراد آشنا میشید تا جواب این سوال رو پیدا کنید.
در این نوشته با مردی آشنا میشید که شاید زندگیش نوع نگاه شما به زندگی و حتی کل زندگیتون رو تغییر بده. این مرد رابرت استراد، یک قاتل محکوم به حبس ابد هست.
ادامه مطلب
زنده یاد محمد نمازی فرزند حاج محمد حسن تاجر نمازی از تاجران موفق و از خانوادههای خوشنام و بزرگ شیرازی بود. وی در کودکی به خارج از کشور رفت و در سال 1323 شمسی در بحبوحهی جنگ جهانی دوم، پس از مراجعت به کشور و مشاهدهی اوضاع نابسامان مردم شیراز که از درد و رنج بیماریهای لاعلاج و فراگیر در عذاب بودند، تمامی هم و غم خود را برای ایجاد مرکزی طبی و بهداشتی برای درمان مردم فقیر و ناتوان به کار برد. شادروان نمازی، پس از م با اهل فن به این نتیجه رسید که بیشتر امراض و بیماریهای شایع به دلیل دسترسی نداشتن به آب آشامیدنی سالم و بهداشتی است. در آن زمان امراض گوناگونی نظیر حصبه و وبا جان بسیاری از مردم شهر شیراز و دیگر نقاط ایران را میگرفت و اکثر قریب به اتفاق پزشکان یکی از راههای عمدهی درمان این بیماریها و ریشه کن ساختن آنها را تصفیه و سالمسازی آب شرب مردم میدانستند.
ادامه مطلب
با سلام عزیزان همراه
روز جمعه در ایران تعطیل است. گاهی آن را آدینه هم مینامند. معنی آدینه را نمیدانم. چندباری هم که جستجو کردهام چیزی نیافتهام. ولی به نظر میرسد جمعه از ریشه جَمَعَ باشد و معنای دور هم جمع شدن را برساند. هر چه باشد، روز جمعه روز فراغت از کار است. روز بیرون رفتن، یا در خانه کسی و یا کسانی را مهمان داشتن است. جمعه خیلی ساده میتواند جمع سادهی اعضای خانواده باشد.
امروزه به دلایل زیادی رفتار مردم در قبال روز تعطیل به طور کامل تغییر کرده است. روزهای تطعیل وماً دید و بازدیدی در کار نیست. حتی مثل آن روزها هم نیست که همهی اعضای خانواده از ساعت 4 بعد از ظهر به بعد چشم بدوزند به صفحهی تلویزیونهای سیاه و سفید تا فیلم سینمایی هفته را با هم مشاهده کنند. خیلی از ما در تنهایی خود، سر را به گوشیهای تلفن همراه فرو میبریم و به اسکرول کردن صفحات شبکههای اجتماعی مشغول میشویم.
شاید مقصر بعضی از ما هم هستیم که تولید محتوا نکردهایم و جوانان جستجوگر در خلاء محتوا جور دیگری رشد کردهاند!
ادامه مطلب
غربت تلخ و گزنده است. به قول آن بندهی خدایی که میگفت: نان غربت چقدر تلخ است! هوای غربت چقدر سنگین است!». مهاجرت به دایرهای میماند که آنهایی که درونش هستند آروز دارند به بیرون آن بروند، و آنانی که به بیرون از دایره قدم گذاشتهاند دوست دارند داخل میبودند. مهاجرت عمدتاً در سن و سالی رخ میدهد که تو کودکی و نوجوانیات را پشت سر گذاشتهای و دوستانِ همبازی و همدرس زیادی فراهم کردهای. خاطرات زیادی از زیست بودم خود داری. به زبان مادریات اُخت شدهای و با آن هزاران شوخی و طنز بلدی. در اطرافت کسانی داری که با یک جمله برایت کاری میکنند. و در چنین شرایطی وقتی پای به کشور بیگانه میگذاری متوجه میشوی آنها قبلاً بازیهای کودکیشان را کردهاند و دوستهای خود را یافتهاند، به زبان خود، به شوخیهای خود و به آدمهای شبیه خود بیشتر اُخت هستند. شاید چند وقت اول شاد باشی، شاید چند ماه اول خیلیها برایت وقت بگذارند؛ اما چون نیک بنگری همهی آنهایی که جلای وطن کردهاند در دل غمی دارند.
ادامه مطلب
دوستان سلام،
امیدوارم در هر حالی که هستید خوب و خرم باشید. در کمال صحت و سلامت و در کنار عزیزانتون با ثبات قدم به سمت هدفهاتون در حرکت باشید. عزیزانِ دل از تون میخوام که در لحظههای شیرین یادگیری و همچنین در لحظههای خوش در کنار هم بودن که توأم است با خندههای پر از انرژیتون، ما رو هم از یاد نبرید. زندگی شاید همین لحظههای یادگرفتن و کشف کردن باشه. زندگی شاید همین لحظهای به یاد هم بودن باشه. زندگی شاید همین خندههای گاهگاهی و قهقهه آمیز باشه. پس امیدوارم همیشه در حال یاد گرفتن باشید و همیشه لبخند بزنید. خندهاتون رو با دوستان و عزیزانتون قسمت کنید. و هیچ گاه با غم و اندوه و حسرت، این عمر کوتاه پرشتاب رو تباه نکنید.
ادامه مطلب
دوستانی (چه در بلاگ چه در شبکههای اجتماعی) پیام دادهاند و از اینکه انتگرال را نمیآموزند گله کردهاند. پاسخ همهی این دوستان را از طریق همان پلتفرمها دادهایم، اما با توجه به اینکه این مسأله به نوعی دغدغهی عمومی فراگیران ریاضی محسوب میشود، لذا بر آن شدیم تا آن را به صورت یک مقالهی جدا با ذکر جزئیات بیشتر در اینجا منتشر کنیم. امید است که مفید باشد.
آموزش انتگرال در نظام آموزشی ما از بد حادثه در زمانی صورت میگیرد که با توجه به شرایط تمام مبحث با عجله تدریس میشود. در دورهی پیشدانشگاهی (الان سال چهارم) تدریس این مبحث در آخرین ماه سال انجام تحصیلی میشود. در ترم یک دانشگاه بعد از اینکه قسمت زیادی از ترم به مباحث مشتق و کاربرد مشتق پرداخته شد، در حالی به مبحث انتگرال میرسیم که زمانی تا امتحانات نمانده است. انتگرال یکی از آسانترین مباحث ریاضی است که میتوان آن را آموخت. در مقایسه با دیگر مباحث ریاضی، معلومات پیشنیاز خیلی کمی لازم دارد. و در عین حال کاربردهای فراوانی در مباحث مختلف مهندسی، اقتصاد و آمار دارد. کسی که انتگرال را خوب یاد بگیرد تقریباً تمام درسهای بعدی ریاضی و مهندسی را نیز به راحتی خواهد آموخت.
ادامه مطلب
تعداد مسألههای روزانه حسابان» به 15 تا رسید. استقبال در دنیای انگلیسی زبان (شامل همهی کشورها نه فقط کشورهای انگلوساکسون) به قدری زیاد بوده است که به فکر این افتادهام که مجموعهای از مسائل نکتهدار را به همراه راهحلها و نکتههای آموزشی به فرمت پی دی اف تألیف کنم و بر روی وب قرار بدهم. منتظر نسخهی فارسی هم باشید.
ادامه مطلب
طبق ایمیلی که اخیراً به دست تمام کاربران گوگل پلاس رسیده است، این شبکهی اجتماعی از دوم فوریه سال 2019 رفته رفته و در روندی چندماهه برای همیشه خاموش خواهد شد. از اعضای این شبکهی اجتماعی خواسته شده است تا اطلاعات خود را از روی این شبکهی اجتماعی بردارند.
در متن ایمیل شرکت گوگل اینگونه توضیح داده شده است:
به دلیل استفاده خیلی کم از این شبکهی اجتماعی و همچنین نظر به اینکه درگیر و دار این هستیم که محصول بهتری ارائه دهیم تا نیازها و انتظارات مخاطبان ما را بهتر فراهم کند، لذا این سرویس را به زودی از دسترس خارج خواهیم نمود.
در متن ایمیل همچنین به طور کامل توضیح داده شده است که افراد با توجه به شرایط خود چگونه اطلاعات خود را از روی این شبکهی اجتماعی دانلود نمایند.
ادامه مطلب
برتراند آرتور ویلیام راسل (زادهی ۱۸ می ۱۸۷۲ – درگذشتهی ۲ فوریه ۱۹۷۰). ریاضیدان، منطقدان و فیلسوف بریتانیایی بود که آثارش در مورد تحلیل منطقی، فسلفهی قرن بیستم را تحت تاثیر قرار داد. برتراند راسل که موفق به کسب جایزهی نوبل نیز شد، در گفتاری کوتاه با عنوان چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم؟»، به روشنی به آسیب شناسی آفات تعصب، جزم و جمود، پیشداوری و …. در باورهای آدمی میپردازد. برای پرهیز از انواع عقاید احمقانهای که نوع بشر مستعد آن است، نیازی به نبوغ فوق بشری نیست. چند قاعدهی ساده شما را اگر نه از همه خطاها، دست کم از خطاهای ابلهانه بازمیدارد.
ادامه مطلب
امروزه وبلاگنویسی به قدری متداول شده است که دیگر مردم، مثل سابق، هیچگاه وقت کافی برای خواندن همه پستهای جدیدی که بر روی وبلاگها قرار میگیرند، ندارند. طبق آنچه وبلاگنویس مشهور و تأثیرگذار نِیل پتل (Neil Patel) عنوان میکند از هر 10 نفر بازدیدکننده 8 نفر تنها عنوان مطالب وبلاگ شما را مرور میکنند و فقط دو نفر بر روی مطلبی خاص کلیک خواهند کرد. بنابراین باید به این اندیشید که چگونه میتوان تعداد خوانندگان وبلاگ را افزایش داد. چرا که صرف تعداد بازدیدهایی که بر روی وبلاگ شما انجام میشود به این معنا نیست که نوشتههای شما به دقت خوانده شدهاند. در اینجا به مرور بعضی نکات میپردازیم که میتواند به من و شمای وبلاگنویس در این زمینه کمک کند.
ادامه مطلب
یادگیری کودکان وقتی به بهترین شکل اتفاق میافتد که با بدن خود درگیر جهان خارج شوند
امروزه روز، تمام ابعاد زندگی ما با اینترنت عجین شده است. حتی میتوان گفت دیگر تقریباً هیچ کاری را نمیتوان بدون اینترنت انجام داد. در این میان اما، مانند هر مخلوق بشری دیگری، اینترنت هم محل بحث دارد که آیا تمام کارکردهای آن مفید هستند؟ آیا باید از ورود آن در هر قسمت از زندگی فردی و اجتماعی خود استقبال کنیم؟ مهمتر از آن وسایلی هستند که با آنها اینترنت را دریافت میکنیم. به این بهانه که اینترنت همه جا نیاز است، کامپیوترهای شخصی، تبلتها، لپتاپها و گوشیهای تلفن همراه همه جا با ما هستند. البته همهی ما میدانیم که تنها کارکرد این وسایل دریافت اینترنت نیست، آنها کارکردهای مثبت و منفی دیگری نیز دارند.
ادامه مطلب
همه توافق داریم که بشر روزگاری غارنشین بوده است. اما اغلب فکر میکنیم این دوران غارنشینی خیلی زود و در همان عنفوان جوانی تمدن پایان یافته است. در واقع همگان بیرون آمدن فیزیکی بشر از درون غار و پا بر روی زمان نهادن وی و شروع زندگی در محیط بیرون، ابتدا به صورت کوچ از نقطهای به نقطهای دیگر و به مناسبت فصلهای سال و نیازهای بشر و سپس به صورت یکجا نشینی در کنارهی رودهای پر آب و زمینهای حاصلخیز مانند سرزمین میان دو رود را نشانه پایان دوران غارنشینی و آغاز تمدن بشر میدانند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
فرقی نمیکند سال نو میلادی باشد یا سال نو خورشیدی، فرقی نمیکند شب چله باشد یا جشن هالووین، فرقی نمیکند ولنتاین باشد یا جشن اسپندارمزگان. در هر صورت حجم زیادی عکس و نوشته و کپشن در شبکههای اجتماعی منتشر میکنیم. چند نکته در این خصوص قابل ذکر است:
چیزی که ایرانی نیست، بنا بر دلیلی تاریخی ایرانی نیست! بنا به تصویب و تصمیم کسی ایرانی با غیر ایرانی نشده است. لذا خیلی خنده دار است که به زور میخواهیم کریسمس را جشن بگیرم و خوشحال باشیم. اینکه آداب و سنن دیگر ملتها برای ما قابل احترام باشد، یا اینکه در کشوری غربی زندگی کنیم و بنا بر اقتضای محیطی که در آن زندگی میکنیم با شادی مردم آن سرزمین همراه و همدل باشیم، البته که بحث متفاوتی دارد. اما این اجبار به جا انداختن چیزی که متعلق به فرهنگ و تاریخ ایران نیست صرفاً یک لجبازی تهی از تفکر است.
ادامه مطلب
درس ریاضی عمومی چیزی نیست که کسی آن را تجربه نکرده باشد. مگر دانشجویان رشتههای زبان خارجه یا حقوق یا ادبیات یا چنین رشتههایی. ولی بقیهی دانشجویان دانشگاه، اعم از علوم پایه، فنی مهندسی، کشاورزی و بهداشت، اقتصاد، مدیریت، حسابداری و حتی جامعهشناسی و روانشناسی حتماً یکی دو درس در این زمینه داشتهاند. محتوای ریاضیات عمومی بسته به رشتهی تحصیلی، چیزهایی مختلفی میتواند باشد. ولی هر چه باشد در یک نگاه ساده، هر درس ریاضی عمومی بر مبنای گلچینی از مباحثی نوشته شده است که در رشته ریاضیات به نام ریاضیات 1 و 2 و 3 و به ارزش هر کدام 4 واحد تدریس میشود.
ادامه مطلب
وقتی غبار پیش رو مینشیند و دوردستهای جاده مقابلت آشکار میگردد، میتوانی بی هیچ دغدغهی گمراه شدن یا زمین خوردن مسیر را بدوی. وقتی افق پیش رو فراخ است، رفتن نه رنج که اکتشافی دم به دم است. وقتی روشنای خورشید در دور دستها چشمت رو میسوزاند این امید است که در تو جریان مییابد. حرارت این خورشید امید بخش هزار بار تقدیم شما باد.
چرا مطالبی که در شبکههای اجتماعی منتشر میکنیم مزخرف است؟ این سؤالی است که هر کدام از ما بعد از مدتی وبلاگنویسی و به تبع آن فعالیت در شبکههای اجتماعی مختلف از خود میپرسیم. این حجم فعالیت و تولید محتوا در پلتفرمهای مختلف در نهایت خیلی منجر به سود معنوی و مادی نخواهد شد. صرفاً زمانی است که به هدر میرود و اعصابی که خورد میشود. گاهی نیز گرفتاریهای ناخواستهای دامان ما را میگیرند. چه کنیم که تولید محتوای مفید داشته باشیم؟ در ویدئوی زیر به نحوی این سؤال پاسخ داده شده است. اگر ویدئو را مفید یافتید لطفاً در کامنت بیان کنید تا آن را به زبان فارسی ترجمه کنم.
چرا مطالبی که در شبکههای اجتماعی منتشر میکنم مزخرف است؟
برای تماشای ویدئو بر روی لینک کلیک کنید. ویدئو در یوتیوب بارگذاری شده است.
امیدوارم غروب جمعهی آخرین روزهای تعطیل نوروز 1398 رو به خوبی به پایان برسانید. و امیدوارم شروع سال جدید سالی پربار برای همهی ایرانیان عزیز باشد.
Photo by William Iven on Unsplash
مدیریت چهار سایت به طور همزمان کار آسانی نیست. خصوصاً که هم روی فرانت-اند و هم روی بک-اند آن کار کنی. هم سئو و هم امنیت و سرعت سایت را مدیریت کنی. در عین حال تولید محتوای هر چهار سایت هم به گردن خودت باشد. در این صورت روزهایی را پیش رو خواهی داشت که تاب و توان در خانه ماندن و زل زدن به صفحه مانیتور را نداری. نه جسماً و نه روحاً رمقی در تو نمیماند که بخواهی باز هم برای ده ساعت متوالی دیگر کار کنی.
در چنین روزی باید رفت بیرون و قدمی زد. خصوصاً که بارانی امده باشد و شهر را شسته باشد. گرد و غبارها را با خود برده باشد و به رود سن ریخته باشد.
ادامه مطلب
این مطلب از سایت فرادید انتخاب شده است. مسئولیت صحت مطالب به عهدهی فرادید است و بازنشر آن در اینجاً صرفاً به خاطر اهمیت موضوع بوده و نه تأئید محتوای آن.
فرادید:
بریتانیا فیلمی کوتاه از سفر یکی از کارمندانش به ایران در ۷۵ سال پیش را منتشر کرد. به گزارش فرادید، اخیرا انجمن جغرافیایی سلطنتی و انستیتوی فیلم بریتانیا، بیش از صد فیلم تاریخی را رقمی (دیجیتالی) کردهاند در بین این فیلمها، فیلمی کوتاه ۱۷ دقیقهای به نام کویته-دامغان وجود دارد که ایرانِ ۷۵ سال پیش را به تصویر میکشد.
ادامه مطلب
مطابق آنچه تئوری انتخاب به ما میگوید هر رفتاری که از ما سر میزند یک انتخاب است. خواه این رفتار تلاش برای بازآفرینی تمام زندگی باشد یا احساس قربانی بودن و افسرده بودن. باید به این نکته توجه داشت که هر کدام از اینها در نهایت یک انتخاب است. هر چقدر هم که مسائل بیرونی را برشمریم در نهایت نمیتوانیم مسئولیت هر فرد در مقابل مسائل زندگیاش را نادیده بگیریم.
هر چه از ما سر میزند یک رفتار» است. هر رفتار دو ویژگی دارد:
ادامه مطلب
اگر پاسخ سوالات زیر را نمیدانید گوش به زنگ باشید چون که در روزهای آتی پاسخ یک به یک این سؤالات را همین جا قرار خواهم داد.
هنوز هم کسانی که رویاهای بزرگ دارند و میخواهند به آنها جامعه عمل بپوشانند، وبلاگ نویسی را عملی جدی میپندارند و در طول روز ساعاتی را به خواندن و نوشتن میپردازند. در جایی که نسلی بعد از این نسلی بر سر کار آمدند که تجربه آنها از وب، فقط شبکههای اجتماعی بوده است. و البته اینها حتی این شانس را نداشتهاند که دنیایی را تجربه کنند که در آن نوشتن و خواندن و حتی روزمره ترین اعمال بشر، چه نامهای اداری و چه نامهای عاشقانه با بوی کاغذ توام بوده است. طبیعی است که آدمهایی را ببینیم که نه برنامه نویسی میدانند و نه از مسائل سیستم عامل و دیگر چیزهای مرتبط سر در میآورند و نه از نوشتن و خواندن و جستجو!
همانطور که ما نام غذاهایی مثل پیتزا»، ماکارونی»، اسپاگتی»، همبرگر»، سوسیس»، کالباس»، رست بیف»، اسپرسو»، کافهگلاسه» و . را ترجمه نکردهایم، به طریق مشابه اسم غداهای ایرانی را هم نباید ترجمه کرد. ترجمهی نامهای خاص از اساس اشتباه است. این اسمها قسمتی از فرهنگ ماست که باید توسط دیگران فراگرفته شوند. اگر فکر میکنید برای جذب توریست یا برای آموزش غذا به یک خارجی چه باید کرد، خیلی ساده داخل پرانتر توضیحات را در یکی دو جمله به زبان انگلیسی بنویسید.
این مسأله که خیلیها نمیدانند فلان خوردنی یا نوشیدنی چیست و چه ترکیبی دارد، یک امر طبیعی است و در همهی جای دنیا محترمانه با آن برخورد میشود. هر سؤالی طبیعی است و پاسخ هم داده میشود. شما به راحتی میتوانید با جستجو در گوگل و یوتیوب هر نوع خوردنی رو نوشیدنی را بشناسید و طرز تهیهی آن را هم فرابگیرید. به همین سادگی.
نمیدانم چند جا در دنیا هست که این همه هویتگریزی در آن وجود داشته باشد. هنوز میبینم که به سبک فیلمهای خنک و بیمعنی دههی هفتاد به اینکه نمیدانستهاند پیتزا با نان اضافه خورده نمیشود، یا فرق بین کافیشاپ و کافهگلاسه چیست میخندند و از آن خاطرات حماسی تعریف میکنند.
نتیجه:
وقتی از بیرون به یک وبسایت نگاه میکنید شاید طراحی سایت به نظرتان آسان به نظر بیاید. خصوصاً برای کسانی که روحیه کدنویسی گریزی» بالایی دارند؛ این یک استدلال قابل مینماید که امروزه با توجه به افزونههای از پیش طراحی شدهی زیادی که در این زمینه به بازار آمده به راحتی میتوانید هر کاری را در کمترین زمان و به بهترین شکل ممکن انجام دهید. اما واقعیت کامل نقطهی مقابل این حرف است.
اول اینکه بدون داشن کدنویسی نمیتوان ره به جایی برد. یادمان باشد کسانی که آن افزونهها را به بازار عرضه کردهاند هم به کمک کدنویسی آنها را تولید کردهاند.
ادامه مطلب
شما چیزی را که میخواهید جذب نمیکنید، شما چیزی که هستید را جذب میکنید. شما چه هستید؟ آدمها چیزی را که میدانند بر زبان تکرار میکنند. اما در واقعیت، چیزی را که هستند بازتولید میکنند. برای بهتر شدن لازم نیست حرفها، لباسها، ظاهر، لهجه و ادا و اطوار خود را تغییر دهید. باید شخصیت خود را تغییر دهید.
بعد از قریب به دو ماه تلاش شبانهروزی سایت diranlou.ir تخصصی سئو و وبلاگ نویسی راه اندازی شد. این سایت از مجموعه چهار وبسایت تخصصی است که اولین آن آماده بارگذاری مطالب شده است. در روزهای آتی سه سایت دیگر هم نهایی خواهند شد.
در این سایت مطالب تخصصی سئو، وبلاگ نویسی و روانشناسی موفقیت را خواهید خواند. از آنجایی که نوشتن چیزی است که نمیتوانم از آن دوری گزینم لذا یادداشتهای روزانه من هم همانجا منتشر خواهند شد.
امید است که مقبول نظر شما افتد.
یکی از چیزهایی که به نظر من خیلی مسخره میآید توقف ذهنی ما به شکل وسواسی بر روی موضوعاتی متعلق به گذشته است. مسائلی که نه اهمیتی برای اندیشهی ما دارند و نه دلیل تاریخی مهمی برای پرداختن به آنها وجود دارد
یکی از این توقفهای وسواسگونه، پرداختن به حیطهی شخصی نویسندگان و هنرمندانی است که اکنون در میان ما نیستند. اگر اهل ادبیات و هنر هستید، اگر اهل آفرینش ادبی هستید و اگر میخواهید بخوانید تا بیشتر بفهمید و دنیای ذهن خود را گسترش دهید، در این صورت به ما چه هیچ ربطی ندارد که مدام نویسنده عاشق کدام شاعر بوده. به ما هیچ ربطی ندارد که کدام عکس در کدام سال گرفته شده و آن را از میان آلبوم عکسهای شخصی فردی بیرون کشیده و این ور و آن ور به اشتراک بگذاریم.
ادامه مطلب
بعد از قریب به دو ماه تلاش شبانهروزی سایت
diranlou.ir تخصصی سئو و وبلاگ نویسی راه اندازی شد. این سایت از مجموعه چهار وبسایت تخصصی است که اولین آن آماده بارگذاری مطالب شده است. در روزهای آتی سه سایت دیگر هم نهایی خواهند شد.
در این سایت مطالب تخصصی سئو، وبلاگ نویسی و روانشناسی موفقیت را خواهید خواند. از آنجایی که نوشتن چیزی است که نمیتوانم از آن دوری گزینم لذا یادداشتهای روزانه من هم همانجا منتشر خواهند شد.
امید است که مقبول نظر شما افتد.
با سلام خدمت دوستان عزیز،
امیدوارم در هر حال که به سر میبرید سالم و خندان باشید.
دامنهی riazi24.ir به طور دائم واگذار میگردد. دوستانی که کار آموزشی ریاضی میکنند میتوانند از این دامنه رند استفاده نمایند.
این دامنه تا 13 ماه آینده تمدید شده است. مبلغ هر بار تمدید هم 7000 تومان است که فرد دارندهی دامنه از سال آینده با پرداخت آن میتواند دامنه به نازلترین قیمت ممکن آن را تمدید کند.
دوستانی که در بلاگهای بیان هم فعال هستند در جریان هستند که با یک دامنه میتوانند وبلاگ بیان خود را به یک وبسایت تبدیل نمایند.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً پیام بدهید.
کتاب A Comprehensive Course in Analysis اثر Barry Simon کتابی 5 جلدی در آنالیز ریاضی است که مناسب دانشجویان مقطع ارشد و دکتری ریاضی محض نگارش یافته است. این کتاب در لیست کتابهایی که باید بخوانم جزو چندتای اول قرار دارد.
این کتاب تقریباً تمام مباحث مورد نیاز یک دانشجوی ریاضی محض را در 5 جلد به طور مفصل و با ذکر نکات تاریخی ذکر کرده است. از این رو موفقیت کتاب عجیب نیست. این کتاب را انجمن ریاضی آمریکا منتشر کرده است. اگر دوست دارید راجع به این کتاب بیشتر بدانید میتوانید در این لینک:
A Comprehensive Course in Analysis by Barry Simon اطلاعات کامل راجع به نویسنده و همچنین خود کتاب و فصلهای آن به دست آورید. سرفصلها به طور کامل توضیح داده شدهاند.
کسی از شما یک سؤال پرسیده و شما جوابش رو نداید؟ تبریک میگم شما یک بازنده هستید. بازنده ترسویی که فکر میکند با پنهان کردن دانش خود دست پیش را خواهد داشت. فردی که از شما سؤالی پرسیده دیر یا زود پاسخ سؤال را خواهد یافت و شما برای همیشه وی را از دست خواهید داد. در دنیای که در هر نقطهای از جهان اینترنت در دسترس است و با گوگل کردن هر سؤالی میتوان پاسخهای زیادی یافت، بیپاسخ گذاشتن سؤالات دیگران فقط نشانهی این است که یا شما فرد بیسوادی هستید، یا شما فرد بیمسئولیت و خودخواهی هستید که با عدم به اشتراک گذاری دانش خود تلاش میکنید چیزهایی را در انحصار بگیرید. خوب، فکر میکنید کسی اینها را نمیداند؟
Photo by
Bud Helisson on
Unsplash
کتاب
امروز متوجه شدم فرهنگستان میکروفیلم را ریزفیلم» معادلسازی کرده است.
اگر قرار به معادلسازی باشد باید واژگانی مانند فیلم که ارتباط ساختاری با زبان فارسی و همچنین ارتباط ساختاری با هیچ رشته فنی ندارند را معادلسازی کرد. مثل فتوکپی که شده تصویر. مثلاً میگیم تصویر صفحه اول شناسنامه.
ولی میکرو یک مقیاس سنجش هست. مثل کیلو، سانتی، میکرو، نانو و غیره. مقیاسها قبل از واحدهای سنجش میآیند. مانند واحد متر برای طول، گرم برای وزن و .
تمام این گروه واحدها و مقیاسها از زبان فرانسه وارد تمام زبانهای دیگر شدهاند و در واقع واژه تخصصی محسوب میشوند. کسی دنبال ترجمه کردن و معادلسازی چنین چیزهایی نیست. وقتی میگوییم سه کیلو سیب ولی باید بگویم یک ریزفیلم تهیه کردم ، که هم کیلو و هم فیلم همچنان غیر فارسی هستند کجای این اقدام سنجیده و معقول است؟
Photo by
Sandy Millar on
Unsplash
یک انسان از کجا آغاز میشود؟ یا بهتر است بگویم از چه زمانی آغاز میشود؟
آغاز هر انسان لحظهای است که به خود بیاید که زندگی علیرغم اینکه میدهد و میگیرد ولی در نهایت همه چیز را ازت میگیرد. ما اساساً چیزی در زندگی به دست نمیآوریم، که همه چیز را از دست میدهیم. زندگی بازیای که انجام میدهی تا برندهتر باشی نیست. زندگی فقط عشقی است که نثار میکنی. خواه این عشق به تو برگردد یا نه.
نمیخواهم وارد بحث احمقانه فرق دوست داشتن با عشق ورزیدن شوم. چون واقعاً بحث احمقانهای است. اصلاً هر بحثی که راجع به تفاوت کلمات بحث کند احمقانه است. آنهایی که به وسواس ذهنی دچارند میتوانند تا ابد به بحثهای این شکلی بپردازند که دوست داشتن اینجوری است ولی عشق ورزیدن آنجوری است. به همین ترتیب همهی کلمات را از مفاهیم واقعی و عینی خالی کنند و به بحثهای ذهنی و توهمی راجع به فرق بین کلمات بپردازند. شاید آنها عمر جاودان دارند. من ندارم. فقط درک همین نکته که عمر کوتاهتر از آن است که به هر بحثی راجع به هر چیزی بپردازم. در عوض به این فکر میکنم چقدر قویتر و بزرگتر باشم که همهی چیزهای منفی و آزاردهنده را فراموش کنم. و فقط به این فکر کنم که چطور بیشتر میتوانم عشق بورزم. البته یک چیز هم هست که آدمهای رذل را باید از زندگی خارج کرد. نه اینکه در را به روی همهی انسانها بست. باشد که چهارتا انگل از من سوء استفاده کردند. من آنقدر ضعیف نیستم که همان چهارتا خاطره را سر دستم بگیرم و اینور و آنور بچرخم که آری زندگی پوچ است و انسانها رذل هستند و .
میخواهم یک چیز بگویم: قوی باشیم و عشق بورزیم.
Photo by
Luke Besley on
Unsplash
اگر کتاب نخوانید:
من دیدم شهروندانی غربی رو که در توئیتها و پستهای فیسبوک و اینستای خود خیلی محکم از ایران دفاع میکنن. ولی همین افراد حاضر نیستن کوچکترین اصول ادب رو با یه یک شهروند ایرانی ساکن در کشورهای غربی به جا بیارند.
موضوع ایران یک موضع با کلاس برای آدمهایی شده است که خواهان افاضه فضل هستند. خوشمون نیاد که آدمی که حتی پاش رو تو ایران نذاشته و از شرایط طبقات مختلف این جامعه چیزی نمیدونه از مشکلات ما برای ساخت کردیت و وجه اجتماعی خودش سوء استفاده کنه.
این عزیزان لااقل کاری که میکنن اینه که با یک شهروند ایرانی برخورد مودبانه داشته باشند. وقتی بورسهای تحصیلی دانشجویان ایرانی محدودتر و محدودتر شد هیچ کدوم حتی یک حرکت عملی در این زمینه انجام ندادند.
صحبت از ایران در فضای مجازی جذابه و در عمل پرهزینه. کسانی دوست ایران هستند که برای آزادی اون هزینه بدن.
Photo by Hasan Almasi on Unsplash
مادامیکه قدم برمیدارید حتی قدمهایی به فاصله ده سانتیمتر، یعنی در حال حرکت و پیشروی هستید. و مادامیکه در حال پیشروی و حرکت هستید یعنی رو به رشد هستید. تنها کاری که باید بکنید این است که روی قدرت قدمها و روی سرعت خود کار کنید. هر روز را با انرژی بیشتری شروع کنید. هر روز کمی زودتر کارتان را شروع کنید و کمی دیرتر دست از کار بکشید.
چگونه میتوان نشست وقتی آبها جاریاند، روخانهها روانند، موجها و دریاها پرخروشند؟ نشستن سنگ بودن است و رفتن رود بودن. بنگر که سنگ بودن به کجا میرسد، جز خاک شدن. و بنگر که رود بودن به کجا میرسد، جز دریا شدن؟
شاید یکی از اصلیترین ویژگیهای خیلی از ما که باعث میشود تا از لحظات زندگی نهایت بهره را نبریم این باشد که به جای اصل موضوع هر چیزی به حاشیه و فرعیات آن توجه میکنیم.
اصل این یادداشت را در سایت شخصی من بخوانید: لیوانها میآیند و میروند، قهوه را به خاطر بسپار
بعد از مطلبی که راجع به معادلسازی واژگان توسط فرهنگستان روی وبلاگ منشر شد، یکی از خوانندگان وبلاگ لینک وبلاگ
آوای قانون را در کامنت گذاشته و من را دعوت به خوندن مطلب کرده بودند. بعد از خواندن این مطلب نکاتی به ذهنم خطور کرد که مدتهاست درصدد نوشتنشان هستم. ولی قبل از آن از شما هم درخواست میکنم این مطلب را با دقت بخوانید. خوشحال میشوم نظر خود را زیر همین پست بنویسید:
Photo by
Faruk Kaymak on
Unsplash
ادامه مطلب
خیلیها خاطره نویسی را کاری عبث و بیهوده میدانند، همان طور که خیلیها برای وبلاگنویسی هم ارزشی قائل نیستند. اما تحقیق جدیدی که انجام شده است، نشان میدهد که اگر اقدامی برای ثبت خاطرات، ایدهها و اندیشههای خود نکنید، این فشار فکری و انبار کردن اسرار یا اطلاعات، با ایجاد جدالی درونی در دو ناحیه مغز، باعث کاهش عملکرد شناختی شما میشوند.
ادامه مطلب را در اینجا بخوانید: تأثیرات خاطره نویسی بر روی ذهن
کتاب سه جلدی "در جستجوی صبح"، خاطرات شادروان "عبدالرحیم جعفری"، بنیانگذار مؤسسه انتشارات امیرکبیر است که چاپ اول آن در بهار 1383 توسط انتشار روزبهان در ایران منتشر شد.
در این کتاب که به صورت زندگینامه و با نثری دلنشین تألیف شده است، نویسنده با نگاهی متفاوت به زندگانی خود، خواننده را با وقایع تاریخ معاصر ایران نیز به نحوی جذاب و قابل لمس آشنا میکند. این زندگینامه که به طرز تاثیرگذاری از عناصری چون مادر، همسر و خانواده، کارگر و کارمند و قشر فرهنگی جامعه تقدیر کرده از صمیمِ قلبِ بزرگ مردی از تبارِ محرومترین و سختکوش ترین و امیدوارترین انسانهای تاریخ معاصر ایران تراوش میشود که این خود بر جذبهی این کتاب میافزاید.
جعفری ناشرِ مؤلف پروری بود که ذوق و دقت بالایی در کار داشت.
داریوش شایگان، فیلسوف و اندیشمند ایرانی
کمتر نویسنده و دانشمندی در دوران هفتاد سال گذشته می توان به یاد آورد که عبدالرحیم جعفری شرحی درباره او و روابط اش با "امیرکبیر" در این کتاب به قلم نیاورده باشد.
احسان یارشاطر، بنیانگذار دانشنامهی ایرانیکا و مرکز مطالعات ایرانشناسی
ادامه مطلب
چند روز پیش خبری مبنی بر مرگ یک جوان 20 سالهی اصفهانی در یک حادثه رانندگی در افواه عموم دهان به دهان گشت و همانگونه که انتظار ان میرفت پای این خبر داغ به شبکههای اجتماعی هم کشیده شد. در مطلبی که در خبرگزاری ایسنا منتشر شده است، به نکتهی بسیار خوبی اشاره شده است. سؤال من این است که آیا ما هم به نوعی به این مرض مبتلا نیستیم؟ مرض دگرستیزی.
دکتر سیدحسن حسینی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در این باره میگوید: ما در جامعه دچار اگوییسم یا همان خودخواهی و دیگرستیزی افراطی شدهایم و ورود این خصیصه به جایگاه ثروت و قدرت آن را نمایانتر میکند. همیشه بر این باور بودهایم که درخت هر چه پربارتر باشد، افتادهتر است اما در حال حاضر این مفهوم معنایی ندارد. در جامعهای که صاحبان قدرت و ثروت به طور طبیعی به آن چه دارند نرسیدهاند، به اصطلاح نوکیسه هستند.
خبر را بخوانید:
من یک ارباب پورشهسوارم
پرویز شهریاری، چهرهی ماندگار سال 84 در ریاضیات است. او البته پیش از اینها چهرهی ماندگار خیلی از ریاضیدانان، ریاضیخوانان و علاقهمندان به ریاضیات در ایران شده بود. هر کس که دبیرستان را در رشتهی ریاضیات گذرانده باشد با نام پرویز شهریاری آشنایی کامل دارد. کتابهای وی از دههی 40 به این سو از منابع مهم آموزش ریاضی برای دانشآموزان و دانشجویان ایرانی بوده است. وی نه تنها به ما جبر و مثلثات و مشتق و انتگرال آموخته است، بلکه با آموزش نکات تاریخی و غیر تاریخی مختلفی که در مقدمه و لابهلای مطالب کتاب طرح کرده است سعی کرده تا فن ریاضیورزیدن را مقدم بر دانش ریاضیات به ما بیاموزد. کتابهای او منشاء الهام برای خیلی از ما بوده و هست. هم به ریاضیات علاقه مند شدهایم و هم آموختهایم که باید تفکر مستقل و انتقادی را در خود پرورش دهیم. از لابهلای کتابهای اوست که آموختهایم چگونه به یک مسألهی ریاضی بنگریم. چگونه به آن یورش بریم و در نهایت این را هم بپذیریم که همیشه شکست در حل یک مسأله، قسمت مهمی از پیروزی نهایی است.
اصل مقاله را در اینجا بخوانید:
پرویز شهریاری
موسسه نظر سنجی گالوپ اخیرا در خصوص میزان خشم و اضطراب و نگرانی در بین مردم جهان، آماری منتشر کرده است که ایران از بین یکصد و چهل کشور موجود در لیست مقام پنجم را به خود اختصاص داده. این آمار به این معنی است که میزان خشم و اضطراب در بین ایرانیان بسیار بیشتر از اکثر ملتهاست. روزانه بسیاری از این دست آمارها را در اخبار میشنویم بدون آنکه در آن دقیق شویم و یا اساسا فکر کنیم متدولوژی یا روش شناسی آن چگونه است به عنوان مثال بر اساس داده های آماری چطور تشخیص میدهند که مثلا در نیجریه سطح خشونت بالاتر از ایران است یا بلعکس
اصل مقاله را در اینجا بخوانید: جامعهشناسی خشونت
اگر از اونهایی هستی که هیچکس نمیتونه روی کمکت حساب باز کنه، لطفاً از اونهایی هم نباش که ژست روشنفکرانه میگیرن و هی میگنجامعهی ما». وقتی خودخواهانه پشتت رو به دیگران میکنی و این رو زرنگی و فهم و شعور بالای خودت میدونی، چرا وقتی یکی پشتش رو بهت میکنه یه دفعه جیغ بنفش سر میدی؟
جامعه میدونی یعنی چی؟
-------
Photo by Joshua Humphrey on Unsplash
درباره این سایت